آیت الله دژکام : تولیدات هنر انقلاب اسلامی به اندازه نیاز جامعه نیست
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل نهاد نماینده ولی فقیه در استان فارس، آیتالله لطفالله دژکام به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی با مدیرکل حوزه هنری فارس و جمعی از مدیران فرهنگی استان دیدار و گفت و گو کرد.
متن خام سخنان آیت الله دژکام در این دیدار به شرح زیر می باشد :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
” من کان لله کان الله له “، معنای این عبارت و حدیث این است که هر کس کارهایش خدایی و برای خدا و رضای او باشد خدا نیز برای او و پشتیبان و تایید کننده او است.
جلسه بسیار جالبی است و از همه طیف ها و گروه ها برای ارزش نهادن به هنر انقلاب اسلامی تشریف فرما شدند و از همه تشکر می کنم و امیدوارم همه در راستای اهداف مقدس و ارزشمندی که دارند موفق باشند.
چند نکته خدمت شما عرض می کنم تا انشاالله عزیزان و بزرگواران با همفکری که انجام می گیرد کار شایسته و بایسته خود را در راستای هنر انقلاب اسلامی انجام دهیم.
واقعیت این است که ما در عرصه هنر نیاز به این داریم که چند کار مختلف انجام شود.
کار اول بحث تولید هنری است و هرکس متناسب با هنری که در آن سررشته دارد تولید محتوا می کند و این تولیدات هنری باید انجام بگیرد.
یکی از مسائل ما در عرصه انقلاب اسلامی این است که تولیدات هنری ما به اندازه نیاز جامعه نیست و این یک واقعیت است و ما به نوعی داریم از تمدن رقیب تاثیر می پذیریم و یکی از عوامل تاثیر پدیری ما این است که خود در سطح آنها تولید آثار هنری نمی کنیم.
بنده در عرصه فیلم بچه هایی که علاقه مند به ارزش های انقلابی اسلامی هستند را می شناسم اما فیلم هایی که در سطح دنیا تولید می شود را نگاه کنید.ما تولید در عرصه هنر را بایستی محتوایمان را چه به لحاظ کمی و چه کیفی افزایش دهیم.
در کار هنری کیفیت باید عالی باشد و کیفیت کار است که جاذبه ایجاد می کند و هنر را مانند نمک در آش باید در هر عرصه ای اضافه کنیم تا جاذبه را افزایش دهد و در سطح عالی تولید هم باید به اندازه ای باشد که مخاطب خسته نشود و به تناسب تنوع و تعدد تولیدات باشد که این قضیه باید شکل بگیرد.
قاعدتا تولید که انجام شود نیاز به مدیریت در این عرصه است.هنرپروری غیر از هنرمندی و تولید یک اثر هنری است.هنرپروری و مدیریت عرصه هنری سابقا به یک شکل انجام می شده است و امروز به شکل پیشرفته تر و حساب و کتاب دار تر باید به آن بپردازیم.
این نگاه را باید تقویت کرد که ما در عرصه مدیریت هنر در انقلاب اسلامی چه کاری انجام می دهیم؟
اگر اینجا استان فارس و شهر شیراز است و ادعای اینکه فارس در قله هنر و فرهنگ کشور قرار دارد مطرح است ما چه مدیریتی را اعمال می کنیم؟
مسئله دیگری که نیاز جدی هست و من از روز اولی که جناب آقای سهرابی به عنوان مسئول اداره ارشاد اسلامی استان تشریف فرما شدند خدمت ایشان عرض کردم بحث نظریه پردازی در عرصه هنرهای مختلف است که ما از این جهت بسیار ضعیف هستیم.
ما گاهی چون نظریه پردازی متناسب با کاربرد هنرهای مختلف نکردیم دوستان هنری مان سردرگم هستند.این سردرگرمی را باید تمام کنیم.
چندین سال است که رهبر معظم انقلاب می فرماید کرسی های نظریه پردازی داشته باشید.
برای راه اندازی کرسی های نظریه پردازی اول باید نیازهای میدانی را در نظر بگیریم.در عرصه هنر موسیقی ما واقعا با یک سردرگمی در عرضه نظریه مواجهیم.چرا ما مسئله را تنزل می دهیم به اینکه کسی نمی خواهد کار کند؟در این عرصه کسی هم بخواهد کار کند نمی داند باید چه کاری انجام دهد تا نیاز واقعی انقلاب به هنر موسیقی تامین شود.
اگر ما می خواهیم به گذشته تاریخی ایران افتخار کنیم باید یک نظریه داشته باشیم که چگونه گذشته ما با وضع حال ما جمع بندی شود و تا این نظریه شکل نگیرد و جا نیافتد همفکری و همکاری انجام نمیگیرد و هر گروهی به دیگری گیر می دهد، مشکل ما نظریه پردازی است.
در دوره صفویه خصوصا در اصفهان ایران در اوج است و همه دنیا آن دوران را یک اوج دوره تمدنی بسیار ارزشمندی می دانند.در آن دوران برای رسیدن به اوج کار هنری و تمدنی که ارائه شد آیا بدون نظریه پردازی شد یا با نظریه پردازی این اتفاق افتاده است؟
شما اگر بخواهید نقش علامه حلی، محقق ثانی، شیخ بهایی و… را نادیده بگیرید چیزی برای شما نمی ماند.چون اینها نظریه پردازی کردند و عرصه هنر را با عرصه دین و اجتماع هماهنگ کردند و این نظریه پردازی باعث شد مردم متوجه شوند چه باید کرد و ما امروز در این رابطه ضعف داریم و به بازتولید این آثار نیازمندیم.
مژده ای که می دهم امروز با اینکه دیر شد اما بالاخره با کمک دوستان شهرداری انجام شد تشکیل مجمع حکمت اسلامی شیراز است.تشکیل این مجمع به هوای اینکه نیازهای جامعه را از دیدگاه حکمت شناسایی کنیم و پاسخ دهیم صورت گرفت و ما باید تشکیل این مجمع را قدر بدانیم.
امیدواریم مجمع عالی حکمت اسلامی در شاخه فارس بتواند قدمی در حیطه نظریه ها و تئوری هایی که عرصه های مختلف هنر را با زندگی مردم جمع می کند بردارد و اگر این نگاه آمد به نتایج خوبی خواهیم رسید.بعضی اوقات امکانات هست اما در اینکه چگونه هزینه کنیم مانده ایم و خط اصلی کشیده نشده است.
من احساس میکنم اگر دوستان کمک دهند و همه بزرگان عرصه هنری را درگیر کنیم و مجمع حکمت خلأهای موجود را پر کند تا در سال یک کار در سطح ملی انجام شود.در این راستا مجمع حکمت اسلامی شیراز باید متمرکز شود بر روی اینکه این خلأها را به نوعی پر کند تا در اجرا و عمل درگیر فقدان نظریه و تئوری نباشیم.
ما در تمدن اسلامی برای هرجای خاصی باید کاربری تعیین کنیم.مسجد باید محور باشد اما اگر کاربری فضای مسجد را متوجه نباشیم ممکن است در ادامه به مشکل بخوریم.
ضرورت یک چیز است و تمدن سازی چیز دیگری.اینکه مسجد را برای چه ساخته ایم و درست در همان راستا به کار گرفته شود باید مدنظر ما باشد و هنرمندانه باید این موارد را تبیین کنیم.می توانیم خیلی قشنگ تر در راستای تمدنی که مدنظرمان هست کار کنیم و مشکلی هم پیش نمی آید.
مسجد یک خط ارتباطی با خدا است و خانه خداست و کاربری اصلی آن را باید مدنظر قرار دهیم.
در باب تبیین تمدن اسلامی و نظریه پردازی در خصوص این مسائل کارهای ظریف و لطیف بسیار داریم.گاهی ممکن است خیال کنیم همه کارها انجام شده است اما خیر؛ نیاز به کارهای بیشتری است.
منظور ما از هنر خوب و هنر بد چیست؟اگر زیبایی در هنر مشاهده می شود خوب است یا بد است؟زیبایی را محکوم به بد بودن نمی توان کرد.
ممکن است در کار مشکلی باشد اما یک جهتی را اصلاح می کنید وگرنه اگر هنرمند کاری کرد که جاذبه داشت معلوم است زیبایی آفریده است و از آن جهت که زیبایی است نمی توان آن را محکوم کرد چون ” أَنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى جمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ”، خدا زیبایی را دوست داد و مشکل ما این است که در کار هنری یک چیزی قاطی شده و آن را مشکل دار کرده است و باید آن را اصلاح کرد.گیر را حل کنید وگرنه اصل قضیه را به خوب و بد چوب نزنید.خوب است که مشتری دارد و کار بد مشتری ندارد.این نگاه ها باید در کار بیاید و کاربردهای هنر را از محدوده ای که هست فراتر ببریم.
کالاهای کشورهای دیگر که وارد ایران می شود به خاطر اینکه هنرمندانه ارائه شده است مشتری دارد اما بعضی محصولات و کارهای ما نه، چون متاسفانه برخی کارهای ما عقب است.باید عرصه هنر را به گونه ای گسترده کنیم که تولید ما که می خواهد رونق بگیرد از هنر بهره مند شود و کاربرد هنر در عرصه تولید مدنظر باشد.
این ویژگی در هنر شما هست که کار فاخر ارائه دهید مثلا در ساخت ضریح ائمه این هنر را نمایش داده اید و باید در عرصه های دیگر هم ورود کنیم تا هر جا کالای ایرانی باشد نمود و نمادی از هنر اسلامی، ایرانی و شیرازی در آن باشد.
تولید را گاهی در عرصه انبوه انجام می دهیم اما به فکر کاربردش نیستیم و این را به مدیران عرصه هنری باید گوشزد کنیم.
سخن پایانی بنده این است که تولید کننده هنر هم باید از کنار مسجد جامع عتیق و صحن حرم احمدابن موسی (ع) رد شده باشد.
“یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ”، تا خود را نسازیم نمیتوانیم جایی را بسازیم.
این های و هویی که کبوترها در حرم راه می اندازند و حسی که در حرم ایجاد می شود آغاز یک آفرینش هنری است و این را باید تکرار کنیم.این امام زاده های شیراز هرکدام به لحاظ معنوی غوغا هستند و باید از این حس و حال استفاده کنیم چون آنها هنر را در عرصه زندگی خود به اوج رساندند.
هفته هنر اسلامی وامدار شخصیت شهید سید مرتضی آوینی است.باید بیایم با این ها و فکر و آثارشان ارتباط قوی تری برقرار کنیم و مسلما هنر ما اوج بیشتری خواهد گرفت.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته
دیدگاهتان را بنویسید