افتتاحیه مسابقات قرآن کریم قوه قضاییه
به گزارش روابط عمومی نهاد نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز، مراسم افتتاحیه مسابقات قرآن کریم قوه قضاییه، با حضور آیت الله دژکام برگزار گردید.
متن کامل بیانات آیت الله دژکام در این مراسم بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر گرامی اسلام فرمود ” إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ اَلثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِی”، من دو چیز گرانبها در میان شما مىگذارم، یکى کتاب خدا و دیگرى فرزندان من است.
ایام بسیار مبارکی در دهه ولایت و در آستانه عید سعید غدیر خم در محضر عزیزان، برادران و خواهران فعال در دستگاه قضایی کشور که الحمدالله همه شخصیت های قرآنی هستند در شهر شیراز که سومین حرم اهل بیت عصمت و طهارت در ایران اسلامی است و ویژگی این مجموعه که محل برگزاری این جلسات بوده این است که در دروازه قرآن شیراز قرار دارد و این دروازه قرآن با سابقه تاریخی که دارد و ورود و خروج مردم در این محدوده از زیر قرآن در طول چند قرن انجام می شده است حسن انتخاب خوبی برای مسابقات بوده است.
پیامبر گرامی حدیث ثقلین را در این ایام که ایام حج الوداع پیامبر بوده مکرر بیان کردند که مردم من بین شما دو چیز می گذارم قرآن و اهل بیتم را، در ادامه توصیف هایی برای قرآن و اهل بیت دارد در این حدیث شریف که “مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا ابداً”، اگر به این دو مورد(قرآن و اهل بیت) تمسک پیدا کنید گمراه نمی شوید.
پس تضمین برای عدم گمراهی امت اسلامی تمسک به قرآن و اهل بیت است، همراه با هم و جدایی نینداختن بین آنها. در ادامه فرمودند که “لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ اَلْحَوْضَ ” ، این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه در روز قیامت در کنار حوض کوثر به من بازگردند.
حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی این عبارت را به نحوی در آغاز وصیت نامه خود شرح و توضیح داده اند که هر وقت این دو امانت پیامبر را دست های سیاست یا خیانت به اسلام و قرآن از هم جدا کرده است مصیبت ها برای امت اسلامی پیش آمده است.
الحمدالله محفل شما محفل قرآن و اهل بیت است و امیدواریم انشاالله این برکات قرآنی و اهل بیتی بیش از پیش در جامعه ما و در دل های تک تک ما رسوخ و نفوذ داشته باشد.
وظیفه بنده خوش آمد گویی، عرض ادب و احترام محضر شما بزرگورانی است که در این همایش قرآنی گرد هم آمده اید اما به تناسب اینکه حجت الاسلام دکتر ابراهیمی اشاره ای کردند به مسئله خوانش اجتماعی و خوانش سازمانی در قبال خوانش فردی قرآن یک نکته ای را عرض می کنم که مناسب این ایام است و با مطلبی که ایشان فرمودند بی ارتباط نیست.
ما در رابطه با همان خوانش فردی که تعبیر ایشان بود جای تردیدی نداریم که فرد یک واقعیت و حقیقت و اصالتی در جامعه دارد و از این حیث هیچگاه به جهت اینکه بهره های دیگری می خواهیم از قرآن ببریم آن خوانش فردی را نمی توانیم رها کنیم و اصل سخن بنده سر همین است که در نگاه های فلاسفه اروپایی تقابل اصالت فرد و اصالت جامعه به گونه ای است که انگار یا باید فرد را انتخاب کنیم یا جامعه و در فلسفه های سیاسی خود نیز به همین مسیر رفته اند اما مطمئن هستیم که با توجه به جامعه از نگاه اسلامی و قرآنی نگاه ما از فرد نباید بریده شود.
مرحوم آیت الله مصباح در کتاب جامعه و تاریخ در قرآن بحث فلسفی مفصلی در این زمینه ارائه داده اند که از نگاه فلسفی ما اصالت الاجتماع را نمی توانیم مبرهن کنیم و اصل با فرد است.این نکته ای است که ایشان سوای بحث عقلی فلسفی سعی کردند از قرآن کریم هم بهره ببرند که از آیات قرآن کریم اصالت الاجتماع فهمیده نمی شود در قبال برخی از متفکرانی که در همین عصر دوره معاصر ما می خواستند مسئله اصالت الاجتماع را به عنوان چیزی که قرآن می گوید اثبات کنند و تلاش های آنها دلیل قوی که ما بپذیریم ندارد.
این نکته را ایشان فرمودند و آیت الله شب زنده دار نیز در بحث تفسیر که بیان می کردند به تفصیل این بحث را بررسی کرده و نتیجه تحقیقات و مطالعات ایشان همین بود که اصالت الاجتماع از قرآن گواهی ندارد. این مطلب حقی است که همه بزرگان ما گفته اند اما آیا اگر گفتیم اصالت الاجتماع دلیلی در قرآن ندارد می خواهیم بگوییم خوانش اجتماعی و سازمانی دیگر نیاز نداریم؟این دو موضوع از هم تفکیک می شوند.بنده به حساب چیزی که در علوم اجتماعی اروپایی ها و آمریکایی ها بیشتر بحث شده می خواهم عرض کنم که اصالت الاجتماع که یک بحث فلسفی است اگر نپذیریم ولی چیز دیگری داریم تحت عنوان روح جمعی که روح جمعی نیاز ندارد که اصالت الاجتماعی باشیم تا آن را بپذیریم و این روح جمعی بهانه ما می شود برای اینکه خوانش های سازمانی و اجتماعی در مورد قرآن کریم را بپذیریم و به آن میدان دهیم.
می خواهم از زبان مرحوم آیت الله حسن زاده آملی نکته ای در خصوص روح جمعی عرض کنم، ببینید عزیزان مرحوم آیت الله حسن زاده آملی در بحث های عرفانی که در خصوص کتاب فصوص الحکم داشتند نکته ای را می فرمودند که صاحب کتاب هم مطرح کرده که گاهی اوقات ممکن است نفس یک رهبر و یک شخصیت اجتماعی به گونه ای قوی شود که نفوس دیگران را به نوعی زیر چتر خود بگیرد.این یک واقعیت است نه یک اعتبار و قرارداد، ارتباط و اتحاد ایجاد می شود.
این مطلبی است که در مباحث فصوص الحکم می فرمودند حضرت موسی هر کجا می رفت هیمنه عجیبی داشت.حضور یک شخص نبود و حضور یک ملت و جمعیت بزرگ بود و محیط را تحت تاثیر قرار می داد. این اتحادی که روح جمعی ایجاد می کند برای جامعه شاید به یک تعبیر آشنای این روزها بگوییم نحوه ولایتی است که رهبر نسبت به دیگران دارد.ولایت صرفا قرارداد نیست.ولایت ارتباط روحی ولی با مولی علیه است به گونه ای که یکی حساب می شوند.
در روایت داریم که پیامبر گرامی فرمود من و علی تنه این درخت امت هستیم و شیعیان ما برگ های آن هستند و برگ جزئی از درخت و متحد است، این اتحاد باعث می شود که یک حالی در جامعه ایجاد شود که یگانگی و یکی بودن را نشان می دهد. یک نحوه ارتباط است که آنها را از خودمان بیشتر دوست داریم یعنی خود حقیقی ما می شود ولی و خود من خود پایین تر است و خود او خود برتر من است.
این مطلب اگر در هر سازمانی پیدا شود که ارتباط کارکنان نسبت به مدیر ارتباط دلی شود قضیه تغییر خواهد کرد و اگر ارتباط در جامعه به همین شکل باشد باز همه چیز تغییر خواهد کرد. این ارتباط و یگانه شدن را باید انشاالله در بیانات عالمانه بزرگان بشنویم تا بهره مندی ها افزایش پیدا کند.
دیدگاهتان را بنویسید