بیانات در جشنواره رسانهای ابوذر استان فارس
به گزارش روابط عمومی نهاد نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز، جشنواره رسانهای ابوذر استان فارس، شنبه ۷ اسفندماه با حضور آیت الله دژکام برگزار گردید.
متن کامل بیانات آیت الله دژکام در این جشنواره بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدای متعال در آیه ۳۹ سوره احزاب می فرماید “الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ”، (این سنّت خداست در حق) آنان که تبلیغ رسالت خدا کنند و از خدا میترسند و از هیچ کس جز خدا نمیترسند.
برای بنده مایه امیدواری و خوشبختی است که به عنوان نماینده یکی از رسانه های سنتی در جامعه اسلامی، این جمع ارزشمند رسانه ای و تلاش های برادر عزیزمان آقای رضایی و همکاری های مجموعه های مختلف رسانه ای استان را اینجا می بینم و از تک تک آنها تشکر می کنم.
حقیقت این است که روحانیت و منبر به تعبیر رهبر معظم انقلاب همیشه یک رسانه بوده است و نقش رسانه ای را در جامعه سنتی ما ایفا می کردند بنابراین یکسری از دغدغه های ما با شما مشترک است اما فناوری های جدید گاهی حتی این سوال را در اذهان ایجاد می کند که آیا منبر هنوز کارآمد است یا خیر؟به نوعی رقیب هم هستیم و انشاالله می خواهیم این رقابت همراه با رفاقت را تبدیل کنیم به یک حرکت ارزشمندی که همه ما در راستای اهداف انقلاب اسلامی بهره مند شویم.
ما یک محصول رسانه ای را وقتی روی آنتن می بریم و در رسانه ها و نشریات عرضه می کنیم چند کار را با هم تلفیق کرده ایم. یک جنبه معرفتافزایی کاری است که میکنیم یعنی آگاهی را افزایش میدهیم. کار رسانه چیز جدیدی را به ما میرساند و این آگاهی جدید را باید تحلیل کنیم که چگونه شکل میگیرد. بحث دیگر این است که این آگاهی را در قالب فنی خاص آوردهایم و این هنر است. آن یکی معرفت و آگاهی است و این هنر است. هر دوی اینها باید کامل و ارزشمند باشند تا آن کار رسانهای که انجام دادهایم تأثیرگذار باشد.
در جهت آگاهی و معرفتی یک تحلیلی اگر داشته باشیم و ببینیم این خروجی روی آنتن تلویزیون، رادیو، فیلم و هر چیزی در رشته های مختلف رسانه ای بر چه پایه ای استوار شده تا یک آگاهی جدید حساب شود؟
یکی از بحث هایی که ما داریم و متاسفانه خیلی اوقات در اصحاب رسانه ما به آن کم لطفی می شود مبنا یا به اصطلاح اروپایی ها پارادایم فلسفی قضیه است.
شما نمی توانید پیامی در رسانه داشته باشید که پارادایم فلسفی نداشته باشد ولی گاهی اوقات ممکن است خود تولید کننده هم از آن غافل باشد و همین جاست که پارادایم دشمن را اخذ می کنیم چون از پارادایم خودمان غافل هستیم و یک پارادایم هستی شناختی باید در اینجا بیاید و اولین مسئله ما این است.
یک زمان می گفتند واقع گرایی و رئالیسم به این معنا است که شما این پارادایم ها را دخالت نمی دهید و در ادامه خود اروپایی ها تحلیل کردند و دیدند نمی توانیم بدون پارادیم هیچ آگاهی را به مردم بدهیم.
هر محتوای آگاهیبخشی که رسانهها ارائه میدهند، مهم است و از نگاه فلسفی رسانهها همیشه دارند یک پایه و اساس هستیشناختی را ضمن پیام خود به مخاطب منتقل میکنند اما این کمرنگ شده است.
در صفحه زمینه دشمن هرچه شما نقش های خودی بخواهید بزنید نتیجه چیز دیگری خواهد بود این مبنا را حتما کسی که کار رسانه ای می کند باید مدنظرش باشد.
نکته دوم بحث مبنای شناخت شناسی ما است که به نظر می رسد بی تاثیر است اما اینگونه نیست و مسلما نگاه شناخت شناسانه ما که با واقعیت چگونه ارتباط می گیریم و ایده های ما کجاست و واقعیت ها کجا قرار دارد و این باورهایی که برای ما ساخته می شود مسلما در پیام رسانه ای ما تاثیر می گذارد.
همین کار را بنده به عنوان کسی که در دانشگاه تدریس می کند در مقالات تحلیل می کنم و یک مقاله را وقتی بررسی می کنیم می بینیم که پایه شناخت شناسانه اش با ما جور نیست و هرچه داده خارجی که در این مقاله است چیز دیگری نتیجه می دهد.چرا اینگونه می شود؟برای اینکه آن زمینه، مبانی و پارادایم مطلب متفاوت شده است.
گاهی به بهانه جاذبه خبر و بدون توجه به مبانی خبر را خراب می کنید.آیا به بهانه جاذبه می شود پیام را غلط کرد یا پیام باید درست به مخاطب برسد؟این مبانی است که در ابتدا باید درنظر داشت.
نهایتا رویکرد خبر است.شما به یک گزارش نگاه مختلفی می توانید داشته باشد.این رویکردها می تواند فضای جامعه ما را متفاوت کند.
این رویکردها بسیار مهم هستند و باید در اینها مجتهد شویم. نمیتوان بگوییم خبرنگار هستیم و خبرگزاری داریم، اما به این مسائل بیتفاوت باشیم بلکه باید در اینها مجتهد باشیم زیرا اجتهاد تنها در مسائل شرعی طهارت و نجاست نیست. خبرگزاری و رسانه ما نمیتواند از اینها غفلت کند.
در ادامه به نتیجه و خروجی خبر می رسیم.نتیجه همان داده هایی است که از خارج می گیریم و باید مراقب باشیم که حتماً دادههای صحیحی اخذ کنیم و این قسمت اول کار رسانه است.
این آگاهی آماده شد با مبنای فکری ما و با مبنای شناخت شناسی ما و با رویکرد خاصی که به مسئله داریم و در نهایت هنر میخواهد که منعکس شوند چنانچه رهبر معظم انقلاب هم فرمودند اگر پیامهای شما هنرمندانه نباشد، اثر نمیگذارد.
واقعا اصحاب رسانه از لحاظ فنی باید رشد کنند، در تولید آگاهی جدید ما تخصصی کار کردیم و با اصحاب رسانه حرف داریم.
ببینید اگر می خواهیم تیم خبری یعنی از عکاس تا تهیه کننده و کارگردان و کل تیم رسانه ای ما رشد معرفتی داشته باشد، گام اول تحول، تحول در مسئله باور و معرفت است. برای ایجاد آن از لحاظ محتوا اکنون دست پری داریم بر عکس سالهای قبل.
اکنون کتابی از رهبر معظم انقلاب با عنوان «مکتب انقلاب اسلامی» داریم که در ۱۰ جلد است. از بحث تحول معنوی، معرفتی، باورها و ایمان شروع کرده تا دولتسازی، تحول تشکیلاتی و غیره که درباره تحول تشکیلاتی دورهای برای مجموعه علوم پزشکی برگزار کردیم و برخیها پیشنهاد دادند در سایر ادارات هم اجرا شود.
عزیزان اگر ما در باب تحول معرفتی و معنوی قدم اول را برنداریم، تحول در فناوری هرز خواهد رفت. اگر تحول معنوی نباشد، هر فردی به راحتی منحرف میشود و ربطی به روحانیت و غیر روحانیت ندارد و هیچ آخوندی هم در این زمینه بیمه نیست، پس در این زمینه مراقبت کنیم.
بنابراین آنچه که در باب مبانی هستیشناسانه و معرفتشناسانه و رویکردهایی که باید برای تحلیل خبر اتخاذ کنیم، نیاز داریم همگی رهبر معظم انقلاب برای ما گفته است و هیچکس بعد از این نباید بگوید نمیدانیم و مطلبش آماده نیست چون مجموعه «مکتب انقلاب اسلامی» محور آموزش این قسمت است.
حرف آخر اینکه اگر میخواهیم به نتیجهای برسیم کار باید جهادی انجام شود و در چارچوب بروکراسی اداری به جایی نمیرسیم و متأسفانه بسیاری از نهادهای انقلابی ما هم اداری شده است در صورتی که رهبر معظم انقلاب حرکت جهادی میخواهد لذا باید این قضیه را دنبال کنیم.
نتیجه فعالیت رسانهای ما باید حرکت جریان ساز در مسیر انقلاب اسلامی باشد و بتواند گفتمان انقلاب را به خوبی در جامعه تبیین کند.
دیدگاهتان را بنویسید