تداخل مسئولیتها سبب کاهش مطالبهگری شده است
به گزارش روابط عمومی نهاد نماینده ولی فقیه در فارس و امام جمعه شیراز، آیتالله لطفالله دژکام در جلسه شورای مرکزی قرارگاه عفاف و حجاب استان فارس با بیان اینکه باید تقسیم کار بین اجزای مختلف حاکمیت شکل بگیرد اظهار داشت: این مطلب نه به این معناست که تقسیم کاری وجود ندارد ولی گویی مورد توجه و قبول عمومی قرار نگرفته است.
متن سخنان آیت الله دژکام در این دیدار به شرح زیر است:
بسم الله الرحمان الرحیم
در ابتدا نکته ای خدمت شما عرض می کنم و آن تقسیم کار اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی است.ببینید ما یک تقسیم کار بین اجزای مختلف حاکمیت را باید جا بیاندازیم و این جزء همان جامعه پردازی است که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم فرمودند.این تقسیم کار نه اینکه وجود ندارد ولی گویی مورد توجه و قبول عمومی قرار نگرفته است.
در استان فارس بنده چه مسئولیت هایی دارم و مثلا استاندار محترم چه نقش و وظایفی دارند؟ شهردار محترم چه وظایفی دارد؟ نمایندگان چطور؟ همین گونه تا رده های پایین تر را بررسی کنید. بعد از پیروزی انقلاب به واسطه اینکه کارهای درون نظام بسیار پیچیده بود و نظام سلطنتی قبل را بهم زده بودیم بسیار از مواقع مسئولیت های ما با هم تداخل پیدا کرده است. این تداخل مسئولیت ها طبیعتا آثار بدی داشته است. وقتی حد و مرز وظایف افراد مشخص نمی شود مطالبه گری هم رخ نمی دهد و سوالی که مطرح است این است که از چه کسی چه چیزی را مطالبه کنیم؟ به عنوان مثال امروز همه نسبت به وضعیت حجاب و عفا عمومی در جامعه نگرانیم. حال از چه کسی باید مطالبه گری کنیم؟
وقتی مسئولیت های قانونی و اختیارات برعهده فردی نیست نباید توقع اجراییات هم از او وجود داشته باشد.
بنابراین باید تلاش کنیم تا این تقسیم کار به نحو مناسب و مشخص انجام گیرد. متاسفانه جریان های سیاسی و احزاب در کشور ما درگیر کسب قدرت می شوند و به فکر حل مسائل اساسی جامعه نیستند و این نقطه ضعف اخلاقی بزرگ در جامعه ما شده است.
بنده می خواهم عرض کنم که نقش امام جمعه نقش مدیریت راهبردی است و ورودش به عرصه اجراییات با کار دیگران تداخل دارد و عدم درک صحیح این مساله، خیلی وقت ها سوء تفاهم ایجاد می کند.
از یک طرف، برخی ممکن است از امام جمعه توقع کار اجرایی و میدانی داشته باشند که غلط است و از طرفی، برخی وقتی امام جمعه می خواهد مدیریت راهبردی داشته باشد در برابر او موضع می گیرند و فکر می کنند در کاری که به او ربطی ندارد ورود کرده است.
امام جمعه باید هدایت راهبردی جامعه شهری خود را بر عهده داشته باشد.مدیران، مسئولان و مردم باید از ایشان توقع هدایت گری و بیان راهبردهای کلان را داشته باشند نه چیز دیگری.
در مقابل دولت محترم مسئولیت مدیریت اجرایی را در کشور دارد و در سطوح پایین تر تا به استاندار و فرماندار می رسد مدیران اجرایی هستند یعنی برنامه ای وقتی تدوین می شود این مدیران باید اجرا کنند.امکانات و اختیارات در دست آنها است و باید مجری باشند و آنها و ما باید وظیفه خود را انجام دهیم حتی قوه قضاییه هم جز اجرایی ها هست ولی ما اجرایی نیستیم.
این تقسیم کار در کشور ما به هم ریخته است و به خاطر همین گاهی از رهبر معظم انقلاب توقعاتی می رود در حالیکه کار رهبری، دخالت در مسائل جزئی اجرایی نیست بلکه مدیریت راهبردی کلان کشور است. در راس هرم ائمه جمعه و روحانیت رهبری قرار دارد که کار ایشان مدیریت راهبردی است اما گاهی سوال است که چرا رهبر در فلان مساله اجرایی ورود نمی کند؟ این به خاطر گم شدن تقسیم کار اجتماعی است و این بسیار خطرناک است برای اینکه مسئله ای که دیگری باید پاسخ گو باشد از رهبری طلب می کنند. آیا رهبری خط و نشان راهبردها را نکشیده است؟ اگر راهبرد هست باید سراغ مجری برویم که چرا اجرا نمی کند؟ مساله حجاب و عفاف نیز همینگونه است. ما مطالبه را گم کرده ایم. بسیاری از بچه های انقلابی ما در مطالبه گری بلد نیستند که از چه کسی چه مطالبه ای داشته باشند؟
این تفکیک مسئولیت ها و تقسیم کار اجتماعی نیاز جامعه ما است و نهایتا هر فرد و مسئولی در حیطه مسئولیت خود باید درست عمل کند و در ادامه به عنوان ناظر نسبت به دیگران ببیند چرا کار درست انجام نمی شود؟ کسی که کار نمی کند باید به جلو هل داده شود وگرنه لطمه می خوریم.
همه شما از باب اینکه دلسوز نظام و انقلاب هستید در کمک بنده باید نقشی برای هدایت گری جامعه بانوان به طور خاص و عموم جامعه به طور عام ایفا کنید و این نقش عمدتا تبیین و ترویج راهبردهایی است که رهبر انقلاب در سطح کلان ارائه کرده است و بنده در استان همان را دنبال می کنم یا متناسب با مسائل استان بازتبیین رخ می دهد.
اینکه به اسم رهبری اما در مسیری دیگر حرکت کنیم اشتباه است و فاصله ببیشتر می شود و فتنه ایجاد می شود.در مسئله راهبری باید دقت داشته باشیم که همه ما ذیل مسئله ولایت معنی می شویم و اگر بخواهیم خود را با هر زاویه کوچکی از ولایت ببینیم مسئله به مشکل می خورد. پس وظیفه ما این است که بحث هدایت راهبردی را انجام داده و به تبیین و ترویج نگاه رهبری در استان و تهیه برش استانی آن کمک دهیم.
در خصوص مسائل بانوان که عفاف و حجاب یکی از آنهاست همان طور که دولت درگیر یکسری کارهای اجرایی است و ما باید نسبت به آنها هم هدایت راهبردی اعمال کنیم، هم رصد کنیم و هم مطالبه اصلاح مسیر داشته باشیم در جاهایی که لازم است باید بتوانیم از ظرفیت یکسری مراکز مردمی را نیز که عمدتا دغدغه آنها این است که کار برای ولایت انجام دهند را به مسیر صحیح هدایت کنیم و مسلما جریان های دیگری نیز هستند که اهداف دیگری دارند و باید مراقب آنها باشیم.
از طرف دیگر، در عرصه سیاسی نیز باید حیثیت امام جمعه حفظ شود و همه جریانات و گروه ها سیاسی متوجه این مساله باشند. بنده عضو هیچ حزبی نیستم و بحث بنده در عرصه سیاست، هدایت سیاسی در سطح کلان است اما احزاب و گروه ها باید بدانند موضع گیری حزبی و سیاسی خود را نباید به امام جمعه منتسب کنند و باید اجازه دهند امام جمعه و نماینده مقام معظم رهبری در استان، پدر معنوی همه جریانات و گروه ها باشد.
در خصوص طرح هادی که قرار است ان شاالله سبک و سنگین شود و با همکاری قوه قضائیه به صورت طرح پایلوت در یک محدوده اجرا شود و پس از رفع ایرادات به صورت گسترده اجرا شود نکته ای عرض کنم که شما نیاز دارید که با خیریه ها،مراکز امداد رسانی دولتی و مردمی به نحوی ارتباط داشته باشید تا گره گشایی از کار مردم انجام شود.
بالاخره باید مشکل مردم حل شود.معمولا در این مراکز امدادی به فکر گره گشایی ومشکل گشایی از زندگی مردم هستیم یعنی صرف مشاوره کافی نیست گرچه مشاوره لازم است و همیشه نمی توانیم گره گشایی کنیم در حالیکه مشاوره انجام می دهیم اما هر چه ممکن است کار انجام دهیم.
باید لیستی از همه مراکزی که ممکن است در صدد گره گشایی از مشکلات و معضل مردم باشند تهیه کنید از مراکزی مثل مرکز آسیب های اجتماعی شهرداری، کمیته امداد و…و مشاوران با این مراکز کانال ارتباطی داشته باشند تا در مشاوره خود بدانند راه حل کار کدام مرکز است.
پس در طرح هادی نیاز به این کار داریم وگرنه پس از مدتی که طرف مشاوره می گیرد و می داند باید روش خود را تغییر دهد اما چون امکان زندگی برایش فراهم نیست دوباره دچار مشکل می شود.
در رابطه با پوشش اسلامی نیز بنده ۲-۳ نکته را عرض میکنم. اول در بحث پوشش اسلامی هرچه انجام دهید نمی توانید ماهیتش را از کار تجاری اقتصادی تغییر دهید و این تجارت است و در عرصه تجارت شما با بقیه کسانی که تولید کننده هستند رقابت دارید. اگر می خواهید یک پوشش اسلامی به بازار عرضه کنید که موفق باشد و با استقابل عموم مردم مواجه شود، خود آن پوشش باید بتواند خرجش را دربیاورد یعنی باید قشر جوان جامعه و دیگر اقشار جامعه خودشان به آن پوشش اقبال نشان دهند و آن را تهیه کنند. غیر از این باشد، تلاش شما شکست می خورد. بهترین کار این است که خود این مراکز تولید پوشاک را درگیر تولید طرح های اسلامی و جوان پسند کنیم. یعنی سود آنها در این قضیه باید معنا شود.ممکن است به کسی بگوییم به سود کمتر راضی باش ولی اگر قرار بر این باشد که در این مسیر ورشکسته شود بیخیال کار می شود. بنابراین ما باید تسهیل گر این باشیم که مسائل اقتصادی با بحث ارزشی ما جوش بخورد و کار را از نظر اقتصادی آنها دنبال کنند حتی اگر مجموعه ای داریم که می خواهد کار اقتصادی کند باید مراقب باشد که اگر در روابط اقتصادی بخواهیم تنش سنگینی ایجاد کنیم زورمان نمی رسد.
بحث دیگر این است که در مسائلی ما بسیار سخت گیرانه پیش می رویم و این بدترین روش است.
ما باید تلاش کنیم برای اینکه پذیرش ایجاد شود و تنوع هایی که از نظر شرعی مجاز است را در پوشش بانوان محدود نکنیم و البته از حدود شرعی خودمان عدول نیز نکنیم.
باید در این مسائل امکان انتخاب گری را به مردم دهیم و از این جهت به نظرم سلیقه ها مهم است؛ در چارچوب فقهی واضح است ولی سلیقه اجرایی کردن متفاوت می شود و گاهی نوع نگاه آنقدر بسته و خشک می شود که نمی توان ادامه داد.
مسئله دیگر فرهنگ پوشش است.برخی لباس ها لباس خیابان و انظار عمومی نیست وگرنه فی نفسه لباس بدی نیست.اینکه در هر مکانی لباس مناسب نیاز است باید در فرهنگ کار شود.جلوه گری در طبع انسان هست و اگر هیچ جا حتی محافل خاندوادگی و در بین محارم خود مجال جلوه گری را پیدا نکند طبیعی است مقاومت خواهد کرد.این مسئله مدنظر باید قرار گیرد.
از طرفی حمایت سیاسی و قدرت باید به نحوی پشت سر این جریان باشد و بنده دلم می خواهد در سطح استان نهادها و سازمان هایی که قدرت دارند با آنها هماهنگ شود که در بحث پوشش حمایت کنند.حمایت لازم است ولی کافی نیست.تولید کننده نیز خود باید تلاش کند و نهایتا حمایت سیاسی لازم است.این موضوع خصوصا در معاونت اجتماعی سپاه فجر نیاز به هماهنگ دارد تا نگاه ستاد به عنوان حامی پشت قضیه باشد.البته همان طور که گفتم در ابتدا خود تاجر و تولید کننده باید جنس مناسب ارائه دهد و با زور حمایت جلو نمی رود.
در خصوص قرارگاه حجاب و عفاف نظیر همان بحث ابتدایی نوع همکاری قرارگاه با نهاد کار اجرایی نداریم و کار راهبردی و حمایتی است.
نکته آخر اینکه در بحث معروف و منکر ما مراتبی از ترک معروف داریم و مراتبی از انجام منکر داریم که گاهی متوجه این موضوع نیستیم.شاید یک نفر کار خوبی را ترک میکند یا منکری را انجام می دهد که در جریا ن آن نمی باشد یعنی هنوز از نظر نظام ارزشی که در ذهن انسان هست خوب و بد را می فهمد.گاهی جای خوب و بد در ذهن فرد عوض می شود و نگرش ها عوض شده است و این تغییر نگرش کار را سخت می کند که دوباره نظام ارزشی را برای آن اثبات کنیم.
مرحله پایانی که از همه بدتر است زمانی است که طرف فعال اجتماعی است و منکر را ترویج می کند و با معروف مخالفت می کند.ما با توجه به اینکه در طرح هادی با کدام یک از این نوع انسان ها برخورد داریم باید مراقب باشیم و در شاخص هایی که پایش می کنیم تا ببینیم طرح موفق است یا خیر باید به این موضوع توجه داشته باشیم.
پیامبر فرمود وای به آن زمان که روزی می آید که عده ای امر به منکر می کنند و نهی از معروف می کنند و متاسفانه در جامعه ما طیفی اینگونه ایجاد شده است.در بحث اینکه منکر و معروف جایش با هم عوض می شود باید دقت کنیم.
نهایتا بحث تبلیغ و فضاسازی است که در این زمینه ما بسیار عقب هستیم. عمدتا تبلیغ هست که فضای جامعه را به سمت دیگری می برد و مردم در رفتار شاید چنین نباشند که تبلیغات این فضا را دامن می زند. بنابراین بعد تبلیاتی کار را نیز فراموش نکنید.
دیدگاهتان را بنویسید