خطبههای نماز جمعه شیراز (۱۴۰۱/۰۸/۲۰)
به گزارش روابط عمومی نهاد نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز، نماز جمعه ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۱ سومین حرم اهل بیت (ع) در ایران اسلامی به امامت حضرت آیت الله دژکام و با حضور اقشار مختلف مردم شریف شیراز برگزار گردید.
متن کامل خطبههای نماز جمعه شیراز را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
خودم و همه شما برادران و خواهران ایمانی را توصیه میکنم به تقوی؛ بدانیم که برای انسان هیچ سنگری محکمتر از تقوا نیست؛ اگر در سنگر تقوا پناه بگیریم شیطان و عَمَلِه شیطان هیچ کدام نمی توانند در دل، رفتار و کردار ما نفوذ کنند، پس ان شاء الله تلاش برای تقوا را بیشاز پیش داشته باشیم و از خداوند بترسیم تا خدای متعال همهچیز را تحت فرمان ما بیاورد.
ائمه معصومین علیهم السلام فرمودهاند اگر کسی با تقوا بود دیگران از او حساب میبرند، از آدم بی تقوا کسی حساب نمیبرد، تقوی به انسان شخصیت و جایگاه اجتماعی میدهد، همه روی او حساب میکنند، این ویژگی تقواست، پس باتقوا باشیم و دیگران را هم به تقوا دعوت کنیم.
در یکی دو خطبهای که هفتههای گذشته خواندیم بحثی را پیرامون جهت معرفتی انقلاب اسلامی شروع کردیم، قبلاز این در رابطه با معنویت انقلاب اسلامی مطالبی را تقدیمتان کردم، انقلاب ما انقلابی معنوی است؛ بر پایه یک معارفی استوار است – برای جوانترها عرض میکنم – هیچ انقلابی بدون معارف و به تعبیر اروپاییها ایدئولوژی شکل نمیگیرد؛ جامعهشناسانی که در رابطه با انقلابها تحقیق میکنند می گویند اگر یک انقلاب بخواهد رخ دهد به این نیست که رسانهها پشتسرهم بگویند به خیابان بیایید! هر انقلابی ایدئولوژی میخواهد.
یکی از ویژگی های انقلاب اسلامی این است که بر پایهی یک معارف و عقاید و به تعبیر اروپاییها ایدئولوژی محکمی که میدانیم حق است بر پا شده؛ و آن عقاید اسلامی است، پس آبشخور انقلاب اسلامی عقاید دینی ما است. دیگرانی اگر میخواهند درمقابل انقلاب ما بایستند باید بگویند که عقیده وحرفشان چیست؟ تا معلوم نشود عقیدهشان چیست که نمیشود انقلاب کرد، اینها متأسفانه به اندازهای که نیاز است در بین نسل جوانتر ما بحث نشده؛ انتظار ما از بزرگواران مبلغین، معلمان و اساتید دانشگاه این است که بر روی این موضوع کار کنند.
شما خواهید گفت معارف انقلاب اسلامی همان اصول دین اسلام است که بر پایه آن انقلاب کرده ایم و چیز تازه ای نیست، عرض میکنم بله، ولی اصول دین اسلام را باید از این زاویه ببینیم که بنا است برپایهی آن یک حکومت و تمدنی برقرار شود، مسلماً در مقابل ما یک کسانی تمدن دیگری دارند که بر این پایه نیست، به آن می گویند تمدن اروپایی، همینکه خیلی ها از آن تعریف میکنند!
بنده به یک مناسبتی میخواستم در رابطه با شهر لیون فرانسه یک مطالعهای داشته باشم همینکه در اینترنت سرچ کردم لیون یه سری عکس باز شد یکی از آن عکس ها مجسمه ای بود در یکی از میادین مرکزی شهر لیون، خیلی عذر میخواهم خیلی عذر میخوام – می خواهم بگویم این تمدن بر پایه چه فکری برپا شده – یه زن و مرد کاملاً برهنه در آغوش یکدیگر، آن طرف این حرفهاست! ما اینجا یک حرف دیگری داشتیم روزی که انقلاب کردیم میدانستیم آن طرف این حرفها است، تمام ملت ایران مقاومت کردند و گفتند ما نمیخواهیم این چیزها وارد کشور ما شود، این واقعیت آن طرف است. یا مثلا تصاویر کریهی که در روزنامه تایمز لندن گذاشته می شود! خجالت هم حدی دارد. تمام عقاید آنها اکنون کف خیابان و وسط روزنامههای آنها بروز کرده است؛ یه بار مرور کنیم ببینیم آیا این گونه چیزهایی را میخواستیم!؟ نمیخوایم؛ این ملت ملتی است که خداوند آن را قرار داده تا در آخرالزمان در مقابل این عقاید باطل بایستد.
میخواهیم اصول عقاید خودمان را با اصول عقاید و تفکر تمدن غربی مقایسه کنیم، می خواهم چند هفته ای بحث معارف انقلاب اسلامی را از این زاویه برای شما بگویم. ما پنج اصل داریم بنام اصول دین؛ «توحید، نبوت، امامت، عدل و معاد» چگونه این را با تفکر اروپایی مقایسه کنیم؟ اروپاییها چه دارند که با این مقایسه کنیم؟ در دو سه قرن گذشته اروپا، حکومتها و جریانهای حاکم سعی کردند که اسم خداوند را نیاورند! حکومتها و تفکرات آن طرف اومانیستی است و به تعبیر خودشان اومانیسم یعنی انسانگرایی و انسان پرستی در مقابل خدا گرایی و خداپرستی. نمی شود اینها را با هم مقایسه نکنیم بعد بگوییم جوان ها بایستید پای این حرف؛ باید بدانیم آن طرف چه میگویند.
در این مقایسه میخوام از تمدن اروپایی تعبیر کنم به نام تمدن رقیب، فعلا نمی گویم دشمن؛ چون آن تمدن یک جلوههای خوبی هم دارد، تا می گوییم دشمن مثل این است که به همه آن تمدن بد می گوییم، به خوبیهایی که آنجا باشد بد نمی گوییم. می خواهیم بگوییم این تمدن از دو سه هزار سال پیش رقیب تمدن ایرانی بوده است – یونانیها و رومیها در مقابل ایرانیها بودند – میخواهیم بگوییم آنها در تمدن امروزشان که انسان محور هستند چه تفکراتی دارند.
اگر بخواهیم پنج اصل دینی خود را در رابطه با انسان گرایی معنا کنیم اینگونه میشود؛ توحید در رابطه با انسان به معنای این است که چه کسی ما را خلق کرده؛ همان از کجا آمده ام. معاد هم همان به کجا میروم است. اروپایی ها که می گویند انسان گرا هستد باید به این دو سوال پاسخ دهند و همین طور پاسخ به اینکه در این آمدن و رفتن چه هدفی هست. پاسخ ما به این سه پرسش همان اصول عقاید ماست و پاسخ آنها هم همان اصول عقاید آنهاست.
پرسش اول؛ از کجا آمده ایم؟ چه کسی ما را خلقت کردهاست؟ ما در پاسخ این پرسش محکم می گوییم خداوند ما را خلق کرده است. اینکه ما میدانیم جواب خودمان چیست در بحث رقابت بین تمدنی کافی نیست؛ باید ببینیم جواب آنها چیست، بعد بفهمیم که آن جواب جواب ناقص و بهدردنخوری است تا بتوانیم محکم پای عقیده خودمان بایستیم. اروپا تلاش دارد این قسمت را نگوید! در بیبی سی و ایران اینترنشنال اینها را نمیگویند، چرا؟ برای اینکه اگر پاسخ آنها را بشنوید میگویید قبول نداریم، همه نوجوانان ما می گویند قبول نداریم. یک عده قابل توجهی در اروپا ماده پرست شدند! بهجای خدا پرستی مادهپرستی را آوردند! گفتند دنیا اول و آخری ندارد و همین ماده است که در دائماً متحول میشود و آفریدگار ندارد، هنوز نصف دنیا درگیر این تفکر است، گرچه این تفکر در سیاست و اقتصاد شکستخورده است اما هنوز وجود دارد. در مقابل ما می گوییم ماده پرست نیستیم و می دانیم ماده خدا نیست؛ این سنگ و چوب ها خدا نیستند.
پاسخ دوم پاسخ رسمی فیلسوفان امروز اروپا و امریکا است؛ میگویند نمیدانیم! به یک بچه در تمدن ایرانی اسلامی ما میگویند از کجا آمده ای؟ می گوید خداوند ما را خلق کرده است. به یک فیلسوف در اروپا و آمریکا میگوییم که آقای فیلسوف ما از کجا آمده ایم می گوید نمیدانم! این نمیدانم پاسخ هیوم و کانت است! پاسخ تمام فلاسفه شکاک و فلاسفه نسبی است! نمیدانم پاسخ آن تمدن است! ما آمده ایم زیر پرچم امام زمان بگوییم میدانیم. یکی از شاگردان مکتب امام صادق و امام باقر علیهما الصلوه و السلام در شیراز ما کرسی تدریس داشته بنام جناب ملاصدرای شیرازی، حداقل بیایند چند صفحه از کتابهای ایشان را بخوانند تا بفهمند چه خبر است. امام در نامه ای که برای صدر هیئت رئیسهی شوروی که ماده پرست بودند فرستاد فرمود بیایید حرفهای ابنسینا و ملاصدرا را برای شما بگوییم. اگر حرف را ضایع کردند تقصیر خودشان است؛ ملاصدرا زحمت خودش را کشیده است بزرگان فلسفه ایران و اسلام و شیراز حرفهای اساسی را زده اند حرفهایی که دهان شکاکان اروپایی از خُرد میکند.
یک گروه ماده پرست، یک گروه شکاک و یک گروه هم بهصورت تاریخی آنجا وجود داشتهاند؛ که بعضی روزها میبینیم این طرف و آن طرف پیدایشان می شود، چشمهایتان را باز کنید ببینید چه خبر است. پاپ فرانسیس هفته گذشته بحرین بود؛ پاپ فرانسیس برای چه چیز به بحرین آمده؟ آقای پاپ فرانسیس شما درمورد این پرسش مهم که انسان از کجا آمده است چه پاسخی دارید؟ می گویند «اَب» «اِبن» «روح القدس»، مشرک هستند و برای خدا شریک قرار داده اند. عمده کفر ماتریالیستها و شکاکی افرادی مانند هیوم و کانت خونش از بینی همین پاپ میآید؛ اگه پاپ سخن خدا را در قرآن کریم درست جواب داده بود کار بشریت به اینجا نمیرسید که نصف دنیا بگویند خدا نیست، پاپ اشتباه کرد، آقای پاپ فرانسیس روز قیامت در مقابل حضرت عیسی مسیح علی نبینا و آله و علیه الصلاه والسلام خواهی ایستاد، حضرت عیسی میایستد در پیشگاه عدل الهی ” وَإِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَٰهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ” خدا فرموده در روز قیامت از عیسی در مقابل همه مسیحیها، پاپها و کشیشها میپرسم آیا تو گفتی که خدا هستی و پسر خدا هستی؟ حضرت عیسی عرضه میدارد “قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیْسَ لِی بِحَقٍّ ۚ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ َعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ ۚ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ” اگه گفته بودم میدانستی، عیسی نیامد بگوید من پسر خدا هستم.
همه این جریانها – مارکسیستها، شکاک های فیلسوف نسبیگرایی اروپایی و آمریکا و … – در مقابل شما جمع شدهاند تا اجازه ندهند صداهای مسلمانی بلند شود، صدای قرآن به گوش بشریت برسد، دعوت خاتم انبیا محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم جهان گیر شود؛ تمام دستگاه های تبلیغاتیشان را بر علیه شما روی کار آورده اند و شما را بمباران فکری فرهنگی تبلیغی می کنند. پاپ یک روز می آید عراق و یک روز می آید بحرین! آمده جلو صدای شما را بگیرد؛ اینها هزار و چهارصد سال است در مقابل دعوت پیامبر ایستادهاند، خودشان را نشان نمیدادند؛ می گویند همه ادیان یکی است! اگر همه ادیان یکی است چرا بحرین که اکثر جمعیت آن شیعه است اکنون در فشار و زحمت و سختی هستند؟ شیخ عیسی قاسم را از بحرین بیرون کردند تابعیت بحرین را از او گرفتند! بعد تو {پاپ} بلند میشوی لباست را میپوشی میروی آنجا! میخواهید چه کسی را فریب دهید؟ مطمئن باشند جوانان، خِبرگان و فرهیختگان جهان اسلام فریب این کلک های کهنه کفار را نخواهند خورد و محکم در مقابل کفر و شرکی که از سراپای تمدن اروپایی و آمریکایی میبارد خواهند ایستاد.
این یک گوشه کار مقایسهای است، تا می گویید توحید آن را رها نکنید، به نظرم دلیل اینکه این برای جوانان انگیزهبخش نمیشود این است که شما رقیب (نقطه مقابل) را نمی گویید و او گمان می کند در دنیا همه همین را می گویند. در دنیا شما می گویید توحید، لاالهالاالله کلمه شماست، {سخن} دیگران شرک و کفر و الحاد است؛ آنها را بشناسید تا نتوانند نسل بعدی ما رو فریب دهند، بشناسانید و در مقابلشان عزم استقامت خودتان را محکمتر کنید.
عصمنا الله تعالی و ایاکم بالتقوی و جعل لنا و لکم الاخره خیرا من الاولی؛ ان احسن الحدیث و ابلغ موعظه المتقین کتاب الله العزیز الحکیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ )
خطبه دوم
در این خطبه دوم ضمن یادآوری توصیه به تقوا به خودم و همه شما برادران و خواهران ایمانی دو سه نکته است که تقدیم حضورتان میکنم، امیدوارم انشاءالله بتوانیم آنچه که وظیفه ما است را شناسایی کنیم و قیام به وظیفه خودمان داشته باشیم که خدای متعال به پیامبر گرامی فرمود به مردم بگو ” قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَهٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى” فقط یک چیز از شما می خواهم و آن این است که برای خدا بپاخیزید؛ کار برای خداوند زوال ندارد، اگر بایستید پای کارهای الهی نتیجه میگیرید انشاءالله.
نکته اول : دسترسی به حرم مطهر و بافت تاریخی است، گرچه در مجالس خصوصی هم خدمت مدیران محترم متروی کلانشهر شیراز عرض کرده ام، اینجا هم بهعنوان یک خواهش مکرر و درخواست دیگری از مسئولین مترو خواهش میکنیم برای اینکه دسترسی به حرم مطهر و بافت تاریخی که مورد توجه گردشگران است ممکنتر و راحتتر شود، مسیر مترو و دسترسی به حرم مطهر از طریق مترو را انشاءالله به جد در دستور کار خودشان قرار دهند، و به گونه ای باشد که مردم بتوانند وسط بافت پیاده شوند، بعضاً یک طراحیهایی شده است که مردم یک کیلومتر آن طرف تر پیاده میشوند، شما که میگویید میخواهیم اینجا را سنگفرش کنیم – اگر مترو نمی گوید گردشگری می گوید – این مسیر را مردم چطور بیایند؟ یک کیلومتر راه برای خیلیها سخت است فرض کنید یه خانمی بچه همراه داشته باشد فرض کنید یک پیرمرد یا یک پیرزن باشد و خیلیهای دیگر، اینها مشکلآفرین میشود.
چیزی که شنیدهام این است که در جاهای دیگری که مترو رواج دارد اگر بافت تاریخی را نگه داشته اند ولی دسترسی از زیر زمین با مترو را آسان کرده اند، مردم میگویند چه نیازی است که خیابان کشیده شود اگر بخواهیم جایی برویم خرید کنیم و برگردیم همه چیز در اختیار ما هست، اما اینجا که فاصله را هشتصد متر یا یک کیلومتر طراحی میکنند نمیدانم در چه فکری هستند! آنهایی که طراحی می کنند اینگونه کم لطفی را نسبتبه حرم و بافت تاریخی شیراز نکنند، برای اینکه بافت تاریخی اگر دسترسی به آن آسان نشود لطمه خواهد خورد، همه میگویند ملک مان هست چرا اینگونه بر سر ما در می آورید، اما اگر امکان دسترسی را بدهند بهتر است. امیدواریم انشاءالله این مسئله مدنظر بیشتر مدیران شهری قرار بگیرد و از شورای محترم شهر هم استدعا داریم در این مسئله نظارت جدی بکنند.
نکته دیگر در رابطه با سهشنبه هفته آینده روز کتاب و کتابخوانی است، بایستی بررسی کنیم ببینیم واقعاً چقدر با کتاب انس میگیریم. معمولا امروزه همه تحصیلات دانشگاهی دارند یعنی حداقل شانزده سال درس خوانده اند، در برنامه ای که امروز از شبکه یک پخش می شد دیدم یکی از اساتید دانشگاه تهران با دانشجوها نشسته بود و سوال خیلی سادهای پرسید، گفت، نویسنده این کتاب کیست؟ یک کتاب مشهور بود ولی هیچ کدامشان نمیدانستند! این برای مجموعههایی که دارند اینها را رشد میدهند زشت است؛ چرا اینها را با کتاب آشنا نمیکنید؟ کتاب خوانی و آشنایی با کتاب مهم است.
بنده خودم هم برای مطالعه و خصوصاً جستجو به موتورهای جستجو مراجعه میکنم انصافاً به درد هم میخورد اما جای کتاب را نمیگیرد، بنده به طلاب عزیز و دانشجویان محترم و عزیز میگویم یه کتاب را از اول تا آخر بخوانید، یک چیزی از این سایت گرفته از آن مقاله چیز دیگری گرفته و به هم وصل می کند اینکه نشد علم! کتاب را اهمیت بدهیم کتابخوانی را اهمیت بدهیم خصوصاً در رشتههایی که میگویند تخصص مان است. بنده به بعضی دانشجوهای عزیز رشته مهندسی میگویم که شما چه میخوانید آیا از همین نوع هستید که صدای استاد را ضبط میکنید بعد پیاده میکنید و تیک میزنید میشوید مهندس! یا اینکه متن کتاب مرجع را میخوانید؟ ما از هر دو تا دیده ایم و تفاوت از زمین تا آسمان است. کتابخوانی را اهمیت بدهیم؛ در حوزه اهمیت بدهیم در دانشگاه اهمیت بدهیم در متن جامعه هم اهمیت بدهیم.
یک سنت خوبی در شیراز راه انداخته اند، کتابهای یکصفحهای یا یکدقیقهای، این هنر شیرازیها بوده، خلاصه یک کتاب را جلوی یک اتوبوس بگذارند یه کسی که می آید مینشیند با یک مطلبی آشنا می شود، این هم خوب است اما خوبتر از همه اینها این است که یه کتابی را بگیری از ابتدا تا انتها بخوانی، اینگونه باید مطالعه کنید.
مقام معظم رهبری فرموده اند کتابخوانی یک وظیفه ملی است، مگر نمیخواهید ایران قوی داشته باشید؟ ایران قوی با جوانهای فهیم قوی میشود؛ چگونه فهیم می شوند؟ وقتی مطالعه کنند. بعد فرمودند یک واجب دینی است؛ بیاییم در رابطه با کتابخوانی بیشاز این اهمیت بدهیم و سعی کنیم مطالعه کتاب را جزء برنامه خودمان بگذاریم.
آنهایی که مسئول ترویج کتابخوانی هستند در این زمینه کارهای خوبی کرده اند، معاونت اجتماعی سپاه فجر یک طرحی را اجرا کرده اند بسیار بسیار نتیجهبخش بوده، امور کتابخانهها، مدیرکل کتابخانهها، تلاشهایی میکنند شما با آنها همکاری کنید و فضاهای کتابخانی را انشاءالله در جامعه توسعه دهید.
نکته دیگر این است که قدرتهای بزرگ جهانی خیلی ژست میگیرند که مثلا همه دنیا در مشت آنهاست! اما واقعیت چیز دیگری است، فریب نخوریم، آمریکا از روزی که اعلام کرد نظم نوین جهانی و گفت من کدخدا هستم تاکنون چقدر افت کرده است؟ اگر یک نگاه دقیقی به مسائلی که در در جهان رخ میدهد بکنیم متوجه میشویم؛ مجلس عراق مصوب کرده است که آمریکا باید از عراق خارج شود، یک کشور با سی چهل میلیون جمعیت این را گفته است آن هم به قول خودشان یک کشور جهان سومی، همین مصوبه یعنی کوچک شدن آمریکا، باورش بشود یا نشود. یک جملهای حضرت امام رضواناللهتعالیعلیه دارند که فرموده اند پشهها وقتی در حال مردن هستند بیشتر وزوز میکنند، الان آمریکا به وزوز افتاده، نابودیاش نزدیک است. عظمت شما و قدرت شما دارد نمایان میشود؛ وقتی فرمانده موشکی سپاه اعلام میکند موشکی با برد یازده هزار کیلومتر در زرادخانه ما موجود است نه اینکه بگویم میخواهیم بسازیم، ساخته و آماده است، آنها پُز میدادند و میگفتند موشک قارهپیما داریم، حال بچههای ایران خودشان ساخته اند.
آن شب در مصاحبه با شبکه المیادین در حرم مطهر از من پرسیدند جوانان شما چطور هستند؟ گفتم جوانان ما کسانی هستند که این موشکها را میسازند، جوان هایی که عموماً بین بیست پنج سال تا سی و پنج سال سن دارند، جوانهای ایران هستند که امروز موشک قارهپیما با برد بیشاز یازده هزار کیلومتر میسازند، سامانه باور را ارتقاء دادهاند که ما در چهارصد کیلومتری بالای جو بتوانیم بهاصطلاح با کسانی که میخواهند بر علیه منافع ملی ما کاری کنند برخورد بکنیم، این جوان ایرانی است، این جوان است که ایران را قوی و قدرتمند میکند. رهبر عظیمالشأن ما فرموده اند قدرت ایران به این جوانان است، ما به اینها افتخار میکنیم، ماشاءالله چنان شدهاست که اولش بدبخت اسرائیل و موساد گفتند بعضی از اینها را میکشیم دیگر ادامه پیدا نمیکند، چند شهید از ما گرفتند ولی متوجه شدند که این فناوری بومی کشور ما شده است، اینقدر الحمدلله جوان کارآمد، فهیم و توانمند در این زمینه ها داریم که آنها نمیتوانند ولو اینکه ترور بکنند بهجایی برسند، این قدرتمندی برای شما آغاز شدهاست.
جوانهای عزیز باید در عرصه اقتصاد، علم، فرهنگ و رسانه هم همین قدرتمندی را به دنیا نشان دهید، باید بهگونهای باشد که استکبار جهانی مطمئن شود در مورد ایران دستش به هیچ جایی بند نیست، مطمئن هستم این کار را عزیزان جوان و نوجوانهای ما در راه تحقق تعالی و پیشرفت انشاءالله انجام خواهند داد. در نظم نوین جهان آمریکا جزء قدرتهای معمولی می شود و فیتیلهی قدرتش پایین کشیده میشود، شما عزیز و قدرتمند بالا میروید، باید جای خودمان را بهعنوان کشور ایران اسلامی تعیین کنیم، رهبر معظم توقعشان این بود که ما جایگاه خودمان را در نظم نوین دقیق مشخص کنیم، از این زاویه باید به قضایای آینده جهان نگاه کنیم که ایران بهعنوان یک قدرت نوظهور باید چه نقشی را در دنیا ایفا کند، و دست از این عزت و عظمت برنداریم.
یک جمله حضرت موسی به بنیاسرائیل گفت، خدا نکند که یک روزی به زبان رهبر ما بیاید ” قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِی هُوَ خَیْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا” حضرت موسی از دست بنیاسرائیل ناراحت شد گفت این عزت و قدرت و عظمت و رشد روزانهای که دارید پیدا میکنید می خواهید به چه چیزی تبدیلش کنید؟ به خوشگذرانی؟ به اینکه مثل لیون فرانسه مجسمهی عریان وسط خیابون شما باشد! مسلماً ملت عظیمالشأن ایران اینها را نپذیرفته است، اما دلمان برای همین طیف هم میسوزد، کاش بیدار شوند، کاش حواسشان باشد که این عزت و عظمت را ما نباید با هیچ چیز دیگری عوض کنیم، مثلا وسط ریاض جشن هالووین میگیرند و چنینوچنان میکنند، رقاصی های آن جا را دیده اید که شبکه الجزیره کنار موشک قارهپیمای شما گذاشت و گفت ایران موشک قارهپیما میسازد اینها دارند رقاصی میکند، این دوتا باهم قابل مقایسه نیست، اگر کسی فریب آن چیزها رو خورده یک لحظه فکر کند، حیف است.
عصمنا الله تعالی و ایاکم بالتقوی و جعل لنا و لکم الاخره خیرا من الاولی؛ ان احسن الحدیث و ابلغ موعظه المتقین کتاب الله العزیز الحکیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ)
دیدگاهتان را بنویسید