خطبههای نماز جمعه شیراز (۱۴۰۱/۰۴/۰۳)
به گزارش روابط عمومی نهاد نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز، نماز جمعه امروز، ۳ تیر ماه ۱۴۰۱ سومین حرم اهل بیت (ع) در ایران اسلامی به امامت حضرت آیت الله دژکام و با حضور اقشار مختلف مردم شریف شیراز برگزار گردید.
متن کامل خطبههای نماز جمعه امروز شیراز را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
خودم و همه شما برادران و خواهران ایمانی را توصیه میکنم به تقوا خداترسی و پرهیزکاری
آنچه که مسلم است بحث ما در خطبه اول در طول چند ماه گذشته پیرامون مسئله معنویت بود، سخن ما به اینجا رسید که اگر کسی بخواهد اهل معنویت باشد و اگر جامعه ای و شهری بخواهد جامعه معنوی و شهر معنوی محسوب شود بایستی مراقبت از خود و اجتماع را انجام دهد، یک لحظه غفلت کنیم شیطان همه چیز را خراب می کند، شیطان دشمن قسم خورده است، قسم خورده است که نگذارد کار دین و معنویت مردم به سامان برسد، از روز اول در پیشگاه خدای متعال گفت “فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ”؛ فریبشان می دهم.
مراقبه فردی را صحبت کردم، نکاتی را مختصراً تقدیم حضور شما کردم، مراقبه اجتماعی را صحبت می کردیم؛ گفتیم در مراقبه اجتماعی ممکن است هر گروهی یک نقش خاصی داشته باشد که باید آن نقش خود را ایفا کند و نسبت به آن نقشی که دارد احساس وظیفه کند، در این راستا چند گروه اجتماعی را خدمت شما عرض کردم؛ مدیران، حاکمان و علما را گفتیم، هفته قبل بحث بانوان بود، گفتیم بانوان هم نقش اجتماعی ویژه ای دارند، الهام گرفتیم از دعای حضرت بقیه الله ارواحنا له الفدا “وَعَلَى النِّساءِ بِالْحَیاءِ وَالْعِفَّهِ”؛ اگر جامعه ما می خواهد معنوی باشد، اگر حیا و عفاف میخواهد در جامعه دیده شود و نمود داشته باشد بایستی بانوان در این زمینه نقش ویژهای را ایفا کنند، عرض کردم به این معنا نیست که آقایان وظیفه یا نقشی ندارند، ولی نقش بانوان در اینجا برجسته تر است.
یک آیه امروز خدمت شما می خوانم که مراقبت اجتماعی را به ما یادآور می شود؛ سوره مبارکه تحریم آیه ۶ – این آیه از آیاتی است که امام علی علیه السلام در خطبه های خود آن را زیاد می خواندند – می فرماید “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ عَلَیْهَا مَلَائِکَهٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ”؛ ای مومنان، زن و مرد مومن مسلمان، خدای متعال می فرماید خودتان را حفظ کنید از آتش جهنم؛ یعنی اگر یک خلاف عفت و حیا در جامعه انجام می گیرد قبل از هر تحلیل و ذهنیتی که ممکن است ما در امور اجتماعی برای خودمان درست کنیم باید حواسمان باشد که این فرد نعوذبالله دارد جهنمی می شود و کاری کنیم از جهنم دور شود، اگر می خواهی او را از جهنم دور کنی یعنی داری به او محبت می کنی یا به او ظلم می کنی؟! باورها را تغییر دهیم، نگاه ها را تغییر دهیم، “دیده ها را باید شست طور دیگر باید دید”
اگر دغدغه داریم دغدغه شخصی خودمان نیست، نگران آن عزیزی هستیم که در ورطه ای افتاده است که او را به جهنم می برد، باید این شفقت و دلسوزی و نگرانی در رفتار ما دیده شود، ما گاهی اوقات در صدد اصلاح قضیه هستیم اما این قدر مانند کدخداهای قدیم عمل می کنیم که یادمان می رود ما را یک انگیزه دیگری به میدان کشیده است ” قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ”؛ آن کسی که خطا می کند بچه خودمان است، آن کسی که اشتباه می کند پاره جگر یکی از همین مردم خودمان است، ولی او خطا کرده، ما باید مراقب باشیم تا خدایی نکرده این خطا نشود رفتار دائمی او؛ اگر رفتار دائمی شد جهنم به دنبالش است، متوجه اشتباه خودش شود و باز گردد.
” قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ”؛ مردم آتش جهنم سخت است، این باور در جامعه ما باید تقویت شود که جهنمی پیش رو داریم، هیزمش انسان ها هستند، گناه انسان را به جهنم می برد، گناه انسان را مستحق عذاب می کند، جلوی گناه را بگیریم، نه به گناه به این معناست، در این دنیا روسای سیاسی عالم برای حکومت دنیا به این چیزها نیاز ندارند، نگرانی ما چیز دیگری است، این نگرانی را واضح، برجسته، دلسوزانه و پدرانه باید به نسل بعدی منتقل کنیم، که عزیزم خدایی نکرده گرفتار یک عذاب سختی می شوی. این نکن، نکن که ما میگوییم دلسوزانه است همه یادشان باشد، نکن جبارانه و دیکتاتور مابانه نیست، امر به معروف و نهی از منکر به فرموده شهید ثانی در شرح لمعه شفقت است، دلسوزی است، مردم دل بسوزانید و به طرف مقابل این حس را بدهید که دارید برای او دل می سوزانید.
” قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ عَلَیْهَا مَلَائِکَهٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ”؛ خدا نکند اینگونه شود که در جهنم بخواهیم از آتش فرار کنیم بگویند نمی شود و اجازه نیست، ” لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ”؛ ملائکه نافرمانی خداوند را نمی کنند و هرچه دستور خداوند است انجام میدهند، اَمان و عفو بطلبیم از آن صحنه های سخت که پیش رو است، در روایت دارد وقتی این آیه نازل شد یک نفر خیلی ناله می زد، پیامبر گرامی فرمود چیست؟ گفت از عهده خودم برنمی آمدم که از گناه دوری کنم حال خانواده و همسایه و اقوام هم جزء آن است و نسبت به این ها وظیفه دارم، چه کار کنم؟ حضرت فرمود کافیست به او بگویی که چه چیزی را خدا بر تو واجب کرده و چه چیزی را حرام، این روایات باید یک بار دیگر آن را بخوانیم؛ حوزویان و مدیران اجتماعی که می خواهند بر پایه دستورات دینی مدیریت کنند، اینها مسائلی است که اگر دقیقا ما ندانیم و رفتارهای خودمان را با آن تطبیق ندهیم ممکن است زحمت زیاد بکشیم و نتیجه خیلی کم بگیریم و آنچه که خداوند خواسته است خدایی نکرده انجام نداده باشیم.
در بحث حیا و عفاف بنده بنا داشتم شاید یک جلسه دیگری هم صحبت کنم اما با این فضای خاص رسانهای که ایجاد شد – که من از هفته قبل گفتم رسانهها وظیفه دارند در مسائل اجتماعی – به نظر میرسد یک مقداری ملموستر و ناظر به آنچه اکنون رخ داده است باید مطالبی را عرض کنم. متاسفانه یک صحنه ای را رسانه ها گزارش کردند و شاهد بودیم نوجوانانی چارچوب حجاب و عفاف را در این صحنه مراعات نمی کردند، این یک واقعیتی بود که در یک گوشه شهر رخ داده بود، اما اگر بخواهیم برای شناختن این واقعیت دقت کنیم بنده میخواهم چند نکته را خدمت شما عرض کنم.
مسئله اول این است که این مشکلی که اکنون در جامعه ما وجود دارد دقیقاً چیست؟ چون تا مشکل را نشناسیم درمانی که ارائه می دهیم ممکن است مناسب با آن مشکل نباشد، یک دوست عزیز از اساتید علوم پزشکی برای من نوشته بود که این مشکل مولتی فاکتوریال است، بنده گفتم کثیر الوجوه است (جهات مختلفی دارد)؛ اگر شما جهات مختلف این را تفکیک نکنید در اقدام اشتباه می کنید، عزیزان، ما در یک زمانی هستیم که جنگ ترکیبی داریم، جنگ ترکیبی که مقام معظم رهبری فرمودند به این معناست که ممکن است جهات متعدد و مختلفی در یک مسئله داشته باشیم و بخواهیم این جهات مختلف را به نوعی حل کنیم، اگر به این جهات مختلف فکر نکنیم ممکن است این تعدد جهات و اینکه هر جهت هم لازم است به گونه ای درمان شود باعث شود به یک مسئله سنگین مبتلا شود.
یک بحث قضیه این است که ما با یک مشکل فرهنگی روبرو هستیم، مشکل فرهنگی چیست؟ این است که عزیزان ما، نوجوانان ما، فرزندان ما، یک جمع شان نمی دانند وظیفه و رفتار صحیح اجتماعی چیست، این یک کار تربیتی و اخلاقی می طلبد، نباید کسی را که نمیداند با کسی که تعمدا خلاف می کند به یک چوب برانیم! ما یک جهت اخلاقی، فرهنگی و تربیتی داریم که مسلماً در جامعه ما موجود است و باید در این رابطه فکری کنیم.
نکته دیگر این است که ممکن است یک مسئله سیاسی در میان باشد – اینکه می گوییم ممکن است در خصوص این مورد است – اینکه دشمنان نظام اسلامی اکنون بر جنگ نرم تکیه دارند و با این وسیله بر علیه نظام کار می کنند جای هیچ تردیدی ندارد، اگر با یک مسئله امنیتی-سیاسی و ضد انقلابی در برخی موارد مواجه هستیم برخورد با آن فرق می کند با اینکه بگوییم با یک مسئله اخلاقی با فرزندانمان طرف هستیم، آن قاضی محترم و آن افسر نیروی انتظامی که وظیفه انتظامی خود را انجام می دهد مسلما این دو مسئله را از یکدیگر تفکیک می کند، مسئله اخلاقی-تربیتی و اصلاح رفتار به این معناست است که اینها فرزندان و عزیزان ما هستند اشتباه کرده اند و باید اصلاح شوند، ماموران نیروی انتظامی می گویند ما ابتدا این فرد را به مشاوره اخلاقی می فرستیم؛ ابتدا کار اخلاقی را اگر نیاز است انجام می دهند و اگر ثابت شد کار ضد امنیتی است آن یک مسیر دیگری دارد، اینها را باید از یکدیگر تفکیک کنیم و خدایی نکرده همه را با یک چوب نرانیم.
عزیزان این ها را از یکدیگر تفکیک کرده اند، بنده دیشب مرتباً پیگیر بودم، گزارش می گرفتم از دوستان، هیچ برخورد امنیتی را بنا نداشتند و گفتند انجام نداده اند، بعضی کسانی بودند که مسئولیت اداری داشته اند و قاعدتاً باید پاسخ می دادند به اینکه تو مسئول بودی چرا اینجا اینگونه شده است، آن غیر از این است که بگوییم با فردی که نمی دانسته چنین و چنان برخورد کردهاند، اینها را اگر از یکدیگر تفکیک کنیم مشکل درست می شود.
ما در دو سطح کار داریم؛ یک کار امنیتی و یک کار اخلاقی، هفته قبل یک تقسیم کار اجتماعی را عرض کردم اکنون همان تقسیم کار را مرور می کنم، یا یاد می گیریم یا آقایان به دنبال کار خودشان بروند، ما در اجتماع تقسیم کار داریم، تقسیم کار چیست؟ بنده عرض کردم یک قسمت کار وظیفه همه ما شهروندان است؛ این جمعیتی که امروز انبوه تر از هفته های گذشته است آمدهاند وظیفه شهروندی و تکلیف شهروندی خود را انجام دهند، شهروندان وظیفه شان در این گونه مسائل چیست؟ این است که مخالفت خود را با هر خلاف شرع، خلاف قانون و گناهی در هر سطحی که باشد ابراز کنند که من از طرف این جمع متدین نمازگزاران انبوه جمعه شیراز اعلام می کنم که مسلما عموم مردم متدین شیراز با هر ظلم، گناهی، هر خلاف قانون و هر خلاف شرعی قطعاً مخالفت دارند، این یک وظیفه که مربوط به مجموعه مردم است.
اما از سوی دیگر بقیه دستگاهها هم مسئولیت های خود را دارند، در مسئله اخلاقی و رفتاری وقتی یک رفتار ناشایست و خلاف را می بینیم نهادها تربیتی ما باید نقش قویتری را ایفا کنند، من نمیگویم با اقدام آنها اینگونه مسائل به صفر می رسد، چه کسی این حرف را زده است؟! چرا ما یک چیزی را می گوییم که بعد توانیم آن را ادامه دهیم، خدای متعال در قرآن فرموده است ” إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً”؛ نمیشود همه شاکر باشند، این چه حرفی است که برخی ها می زنند؟! مسلما همیشه بوده و بعد از این هم خواهد بود، اما اگر یک نفر از اینها هم به این طرف بیاید پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام فرموده اند ” خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت علَیهِ الشَّمسُ”؛ از هرچه آفتاب بر آن تابیده این برای تو بهتر است که یک نفر از آن طرف به این طرف بیاید.
عزیزان نهاد های تربیتی؛ آموزش و پرورش، حوزه علمیه، مجموعه سازمان تبلیغات، ارشاد و هر جایی که کار تربیتی و فرهنگی بر عهده اوست باید آستین بالا بزنند، فرزندان ما نیاز به این حمایت دارند، در این تابستان من شنیدم شهرداری شیراز تلاش کرده که مجموعه فرهنگسراهای خود را پای کار تربیت و ارشاد بیاورد، احسنت، همه هم کمک بدهند تا جهت گیری هم جهت گیری صحیحی شود، نه اینکه به اسم تربیت دوباره ببینیم خلاف آن نتیجه داده است، این نیاز به حمایت همگانی دارد، نیاز به نظارت پدر و مادر ها دارد که رکن اصلی تربیت هستند؛ فرزندم را اینجا می فرستم ببینم چه چیزی یاد گرفته است، همه با هم کمک دهید این قسمت باید انجام شود، اما انجام شدن این قسمت که واجب و لازم است مانع از این نیست که بگوییم دیگران هم وظیفه دارند، من دیدم برخی آقایان یک طرف را می گیرند برخی طرف دیگر را! این خوب نیست.
رویکرد دشمن و ضد انقلاب نیز در این مسئله و مسائل اینچنینی این است که آنها میخواهند از هر چیزی بر علیه نظام بهانه درست کنند، آنها که تکلیفشان مشخص است، خواهشی دارم از سیاسیون شهر، ببینید مشکلی که بنده اکنون مطرح کردم ناظر به جریان چپ و راست و عدالت خواه و غیر عدالت خواه نیست، کدام یک از آنها راضی هستند خدایی نکرده فرزندان ما این انحرافات برای آنها پیدا شود؟! سیاسیون گاهی رویکردشان این است که حالا خوب بهانه ای به دست آمده بگذار بزنیم فلانی ها را، این با تقوا وفق نمی دهد. همه باید از خدا بترسیم، اکنون موقع این کارها نیست؛ ما در جنگ با دشمنی هستیم که میخواهد اصل نظام را به چالش بکشد، متاسفانه برخی رقابت خودشان را در یک موضوعی که درد مشترک است آورده به میدان که بزنند! این کار، کار خوبی نیست.
استدعا و خواهش بنده از همه سیاسیون و جریانهای مختلف و کسانی که با هم رقابت دارند این است که در این مواقع هم دیگر را مورد هجمه قرار ندهند. در چنین مواقع وقتی میزنی تاثیر کار تربیتی کم می شود؛ نتیجه ای که می خواهیم برای تربیت فرزندان خود بگیریم از بین می رود، این گمراهی فرزندان در آینده در روز قیامت می گویند علت آن حسادت و رقابت فلانی بود و جریانهای سیاسی که درگیرش بود نگذاشت کار خوبی انجام شود، نکنند، همه کمک دهند برای حل مسئله.
طبیعتاً در این راستا پلیسی وظایفی دارد؛ عرض کردم هم در مسئله سیاسی و امنیتی پلیس باید دقت کند که اگر خدای ناکرده در جایی مسئله امنیتی است کشف کند، ما مسلما با کسانی که می خواهند یک مسئله رفتاری و اخلاقی را بهانه برخورد با نظام و مقابله با نظام اسلامی بکنند محکم مقابله میکنیم و به دهان آنها می زنیم.
همین چیزی هم که بنده می گویم برخی از رسانه هایی که نمی دانند مسئله شان چیست فوری تیتر می کنند؛ یعنی تمام حرفهای ما را خلاصه می کنند در همین، مسلم است اینها به نظام خیانت می کنند، مسئولیت رسانهها باید مورد توجه قرار بگیرد، ما از دستگاه قضایی در این رابطه توقع داریم، رسانه باید نقش خود را درست ایفا کند، حرف را تحریف میکنند، یه گوشه حرف را می گیرد و میگوید همش همین را گفت! در ذهن یک جوان چه چیزی منعکس خواهد شد؟ بنده هفته قبل هم بحث رسانه را گفتم، این هفته هم میگویم، رسانه ها چه رسانه های ارزشی و انقلابی چه رسانه هایی که ممکن است نگاه سیاسی دیگری داشته باشند تقوا باید داشته باشند، خدا می داند روز قیامت چه خونی از دماغ اینها می آید؛ با یک تیتر زدن یک منطقه را به آشوب می کشند، نقش خود را درست ایفا کنند، دستگاه قضایی هم استدعا داریم بر روی این مسائل نظارت جدی داشته باشد.
نهایتاً خود دستگاه قضایی در خصوص مسائل مربوط به حجاب و عفاف وظیفه اش از همه سنگین تر است؛ چون داوری آخر به عهده قاضی است، قضات عزیز ما که هیچکس در مقام قضاوت حق ندارد قاضی را به یک جهت خاص بکشاند، قاضی باید خودش را بر صراط ببیند؛ این طرف و آن طرف بلغزد جهنم است، کار خودش را درست انجام دهد، داوری نهایی را در مواردی که نیاز می شود و به دادگاه می افتد قاضی انجام می دهد، قاضی پس از داوری اگر خلاف تشخیص داد باید برخورد کند، همه ما هم وظیفه مان است از قضات محترم و از دستگاه قضایی حمایت کنیم تا آنها هم به وظیفه خود درست عمل کنند، این تقسیم کار یک گوشه از آن هم دولت است، هفته پیش همین ها را عرض کردم، اما مجبور شدم دوباره بیان کنم، امیدوارم بعد از این کسی ما را مجبور نکند که به جای اینکه ما جریان فرهنگی را مدیریت کنیم آنها تحمیل کنند و ما باید درستش کنیم، این مسئله امیدوار هستم بعد از این در جای خودش قرار بگیرد، مدیریت دولت هم باید در این راستا این باشد که اگر مسئول دولتی در این گونه مسائل خلاف می کند از مسئولیت برکنار شود، رئیس جمهور محترم هم تصریحاً اخیرا این را تاکید کردهاند، این باید بررسی شود نیاز به دادگاه هم ندارد، مدیر مافوق متوجه می شود که چه کار کرده است، باید این اصطلاح شود ان شاء الله خداوند به همه خیر بدهد.
دیدگاهتان را بنویسید