بیانات آیت الله دژکام در مراسم گرامیداشت هفته دفاع مقدس با حضور اساتید دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خداوند متعال در قرآن کریم سوره مبارکه توبه آیه ۱۰۰ می فرماید “وَ السّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الأَنْصارِ وَ الَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسان رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ”.
جلسه ای که دور هم جمع شده ایم برای بزرگداشت خاطره ۸ سال دفاع و مقاومت ملت ایران در برابر ظلم و استکبار جهانی است.
عادت ما شده است که به یاد خوبی ها و بزرگ منشی ها بنشینیم و به سوگ خیلی از آنها باشیم و اجمالا کار خوبی است اما در قرآن کریم نگاه به بزرگداشت کسانی که قبلا زحمت کشیده اند منعطف است به این که مسیر درست آنها ادامه پیدا کند.
امروز من و شمایی که اینجا نشسته ایم بدهکار کسانی هستیم که زحمت کشیده اند و بایستی تلاش کنیم این چراغی که آنها روشن کرده اند خاموش نشود.البته کار آسانی نیست اما آنهایی که قبل از ما بوده اند کارهایی از این سخت تر و دشوارتر کرده اند.
در این آیه مبارکه ای که اشاره کردم خداوند متعال از ۳ گروه تعریف کرده است.
گروه اول مهاجران بوده اند.مهاجران کسانی بودند که در خانه خودشان اجازه نمی دادند زندگی کنند وگرنه کسی مهاجرت نمی کند.به خاطر اینکه در خانه خودشان اجازه نداشتند آزادانه بندگی خدا کنند از شهر و دیار خود دل برکندند و رفتند.این یک وظیفه ای است که تا امروز هم ادامه دارد.خدای متعال فرموده است از آنهایی که عبادت خدا را نکردند روز قیامت سوال می کنیم که چرا شما بندگی و عبادت خدا نکردید؟در جواب می گویند “قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ” ما مستضعف بودیم و خدای متعال نمی پذیرد و می فرماید “أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا” من زمین را گسترده قرار دادم که اگر اینجا نشد به جای دیگری بروید اما بساط بندگی حق تعطیل نشود.
امروز یک نوع دیگری مهاجرت گردن ما را گرفته است و باید مهاجرت کنیم.مهاجرت نمی کنیم که اینگونه گیر افتاده ایم و احساس میکنیم هیچ تغییری نمی توانیم ایجاد کنیم.
از خود بیرون زدن یک نوع مهاجرت است.از اتاق، میز، میکروفون و تریبون بیرون زدن مهاجرت است.جامعه ما نیاز به اینگونه مهاجرت ها دارد.مهاجرت نکردیم که امروزه مثل سیل یک مسئله اقتصادی که قابل کنترل بود اینگونه از دست همه بیرون رفت.اینقدر ما برخی اوقات چسبیدیم به اینکه حتما اینجا باشیم و حتما این میز مال من باشد و حتما این جایگاه به اسم من تمام شود که نتیجه اش ضرر بزرگی به ملت می شود و اصلا خم به ابرو نمی آوریم که مشکلی پیش آمده است.
یک نفر آمده از مدیران همین شهر و می گوید به دانه درشت ها که می رسیم می گویند کاری نکنید،بنده به او گفتم که بایست و بگو من با دانه درشت ها برخورد می کنم.ما این همه شهید دادیم و سر آنها رفت و بعد خیال میکنیم اگر کسی ما را هل دهد مشکلی پیش می آید؟مهاجرت نمی کنیم وگرنه می توانستیم با این مسائل دست و پنجه نرم کنیم.”وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَه”.
جامعه ما دارد کتک این را می خورد که عده ای از خودشان بیرون نمی آیند وگرنه مردم کوچه و خیابان و همین جوان های عزیزی که به نظر می رسد با بقیه قهر هستند اگر احساس کنند یکی از خودش بیرون آمده است تحویلش می گیرند و به او محبت می کنند و با او راه می آیند و هنوز حاضرند در راه خدا کشته شوند.در همین شهر شیراز ۸۰۰ جوان اسم نوشته اند که برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه بروند.ما نباید خیال کنیم دیگر جوانان اینگونه نیستند بلکه مسئله سر این است که آنها با کسانی مواجه می شوند که در خود فرو رفته اند و گیر هستند.
خدا از مهاجرین راضی است.
گروه دوم انصار است که خدا از انصار هم راضی است.مهاجرین از خانه اشان فرار کرده اند چون نمی گذاشتند بندگی کنند و انصار خانه اشان را در اختیار مهاجرین می گذارند و می گویند بیایید با هم شریک باشیم.واقعا ما همین گونه شریک هم می توانیم باشیم؟
اینکه گاهی اوقات ما میشنویم فلانی عبایش را انداخت و بقیه بر روی عبا نشستند و چه غوغایی می شود و این یعنی من تو را از خود می دانم.ما همه یکی هستیم.انصار اینگونه رفتار کردند.انصار کارشان به جایی رسید که مهاجرین از آنها ارث بردند.اینقدر یکی شدند.
اگر حرکتی در ایران شروع شد و دنیا را متوجه خود کرد برای این بود که عده ای جلودار این حرکت بودند که یا مهاجر بودند یا انصار یا از خود گذشته بودند یا دیگری را در همه چیزی که داشتند شریک خود کرده بودند.امروز جامعه ما چشم می گرداند ببیند ادامه دهنده راه آنها کیست و چه می شود؟
امروز ما اگر بخواهیم خودمان را در دسته بندی ها بیاوریم باید از تابعین باشیم.” وَ الَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ” من و شما هستیم.دنبال آنهایی که زحمت ها را کشیدند ما باید تابع باشیم و راه آنها را ادامه دهیم.
احسان چیست؟ابوذر آمد خدمت خاتم انبیا حضرت محمد (ص) عرضه داشت که یا رسول الله احسان چیست که این همه در قرآن ذکر می شود؟ما احسان را به نیکوکاری معنا میکنیم اما پیامبر اینگونه فرمود ” أَنْ تَعْبُدَ اَللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ” خدا را چنان عبادت کن که گویى او را مى بینى؛ و اگر تو او را نمى بینى او تو را مى بیند.احسان آن است که کاری را که انجام می دهیم خدا را در نظر بگیریم، وقتی سر کلاس می رویم این کار می تواند عبادت باشد یا خیر؟فرموده طوری عبادت کن که انگار داری خدا را می بینی.ما فکر میکنیم در نماز فقط باید اینگونه باشیم؛نه، پشت میز که نشسته اید و مدیر یک جمع اسلامی هستید خدا را می بینید یا خیر؟گیر ما بر سر مسئله احسان است.
من خیلی رنج می برم گاهی متوجه می شوم به واسطه یک نگاه حزبی و سیاسی- چه این دسته و چه آن دسته و من کاری به جناح سیاسی خاصی ندارم و عضو هیچ جناحی نیستم- شایسته ترین افراد باید کنار بروند و آدمی که قد اندازه اش نیست سرکار بیاید.اگر کسی شایسته تر است باید کار را در دست بگیرد اما متاسفانه شایستگان باید کنار روند و نگاه کنند و کسی که نالایق است بیاید و زمام امور را در دست گیرد و این دارد جامعه ما را عقب می برد.آن کسی که این حکم را صادر می کند یعنی دارد خدا را می بیند؟
وقتی کاری را انجام می دهید خدا را ببنید که یک روز باید جواب پس دهید.
اینکه یک نفر کاندیدا می شود و همه اعضای ستادش روسای روسای شهر ما هستند و روسای روسای کشور ما هستند چون عضو ستاد بوده اند.اینکه برای اداره کشور چقدر توانایی دارند ما نمی دانیم.کاش می دانستند و می توانستند و هیچ دریغی نیست و چه اشکالی دارد کار را انجام دهند اما اصلا این کاره نیست و فقط در ستاد کاندیدا عضو بوده است.گاهی حتی میگوید من پول خرج کرده ام و طلبکارم.بنده امروز آمده ام در میان اساتید بسیجی این مطالب را می گویم شاید در جای دیگر نمی توانم بگویم یعنی مخاطب عادی گرفتار مسائل دیگری است و اینجا می توانم این مطالب را بگویم.
شما امروز باید صدای شایسته سالاری را بلند کنید.زمانی که بخواهید بنشینید بر مسندی باید شایسته آن مسند باشید،اگر شایسته نیستید باید کنار بروید.خدا را در نظر نگرفته ایم که اینگونه شد.احسان یعنی اینکه وقتی یک کار را انجام می دهید خدا را ببینید.حالا اینقدر چشم و دلتان باز نیست که خدا را ببینید یقین داشته باشید که خدا شما را می بیند.
ببینید مسلما ما در تفکر اسلامی می گوییم همه اعمالمان را در پیشگاه خدا باید جوابگو باشیم.با خدا وارد معامله می شویم و می گوییم این کار برای خدا است و خدا مزد کار ما را می دهد.شما اگر یک ساختمان را بخواهید بسازید کارگری که میگیرید مشهور است که می گویید تا خود بالای سر کارگر نباشم درست کار نمی کند.جامعه ما صاحب کارش بالای سرش نیست؟خدا که غایب نشده است بلکه ما غافل شده ایم و خدا هست و یک روز ما باید جواب دهیم و این معنای احسان است.یعنی صاحب کار ملت خدا هست که بالای سر ما قرار دارد پس اگر صاحب کار بالای سر ما هست باید کارها را درست انجام دهیم و چرا کارها خراب است؟معلوم است که طرف غافل است.
خدا از آنهایی که احسان در کارشان هست راضی است و بقیه ول معطل هستیم و خیلی درگیر اسم و رسم هستیم و قیافه میگیریم.من در یک جلسه اسم کسی را یادم رفت بگویم و همه جا گفته است که چرا این اسم من را نگفت؟اگر خدا را میبینیم نیازی نیست من بگویم.خدا هست.در قدیم می گفتند غصه نخورید خدا می داند روغن کی به چراغ است.اگر کسی برای خدا کار می کند مطمئن باشد خدا اجر کار او را ضایع نمی کند.مشغول امور دیگری هستیم و این مطالب را یادمان رفته است و همین است که بالاخره مردم ما را ناراحت کرده است و خدا نکند که امام زمان (عج) از دست ما ناراحت باشد چون آنها خیلی رئوف هستند و به این سادگی ها از ما نمی برند و بیخیال بنده ها نمی شوند ولی اگر شور قضیه را در بیاوریم همان ها هم ما را ول می کنند.
خوشحال هستم از اینکه در یک جمع دانشگاهی بسیجی حضور دارم.بسیجی ها خیلی خالصانه خدا را در نظر گرفتند و رفتند.اینقدر خدا را بالای سر خود دیدند که در حقیقت مبانی خود ذوب شدند.یکی از جاهایی که بچه های فارس اقدام کردند و خیلی مرثیه سنگینی دارد عملیات کربلا ۴ در خرمشهر است.این بسیجی هایی که آنجا عملیات کردند خیلی مظلومانه شهید شدند.عملیات لو رفت و بچه ها آن طرف آب گیر افتادند و نمی توانستند برگردند وبعد از یکی ۲ روز دشمن همه آنها را شهید کرد.
شهدا را امام حسین (ع) قبول کرده است چون خالص بوده اند.هفته دفاع مقدس هفته گرامیداشت آنهایی است که رفته اند و هفته بیدار باش مایی است که مانده ایم.امیدوارم همه ما طوری رفتار کنیم که روز قیامت وقتی در محضر خدا و پیامبر و شهدای ۸ سال دفاع مقدس حاضر می شویم رنگ زردی برای ما نداشته باشد.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته
دیدگاهتان را بنویسید