دانشجویان برای دستیابی به مدینه فاضله، باید آرمانها را به اهداف قابل دستیابی تبدیل کنند
به گزارش روابط عمومی نهاد نماینده ولی فقیه در فارس و امام جمعه شیراز، آیت الله دژکام ۱۶ آذرماه در دیدار مجازی با نمایندگان تشکل های دانشجویی استان فارس طی سخنانی گفت:
در ابتدا خدمت همه دانشجویان عزیز عرض سلام و احترام دارم و روز دانشجو را به همه شما عزیزان تبریک می گوییم. روز دانشجو یادآور حماسه سازی عده ای از جوانان کشور ما و وظیفه شناسی آنها به عنوان قشر روشنفکر و تحصیلکرده جامعه ایرانی اسلامی برای ایجاد تحول در کشور و جلو گیری از ظلم و استقبال و زمینه سازی برای عدالت اجتماعی است که به روح شهدای عزیز دانشجو درود می فرستیم و برای همه آنها علو درجات در پیشگاه خدای متعال را آرزو می کنیم واز خدای متعال می خواهیم که ما را پیرو مسیر نورانی آنها در اعلای کلمه الله و عزت و اقتدار ملی ایران عزیز انشاالله قرار دهد.
پیش از آن که به بحث عزیزان و جمع بندی سخنان دانشجویان بپردازم نکاتی را بنده به عنوان نسل قبلی دانشگاه و دانشجویان عرض میکنم و بالاخره امروز نیز به نوعی داریم همان مسیر دانشجویی و علم آموزی را به شکل دیگری ادامه می دهیم و باید با شما جوان ترها برخی مسائل را در میان بگذاریم.
دیگرانی قبل از شما عزیزان بوده اند و شما هم از نظر خدمت به مردم ان شاالله به جاهای خیلی خوب برسید و باز هم نسل دیگری بیایند و در عرصه دانشگاه و حوزه به تحصیل و یادگیری بپردازند و نقشی که شما امروز ایفا می کنید را نسل بعدی ایفا خواهند کرد. مهم این است که تجاربی از نسل های قبلی به نسل های بعدی منتقل شود و یکی از نقاط ضعف ارتباطات اجتماعی ما این است که این تبادل ارتباطات نسلی ما خیلی قوی نیست. بنده با این مقدمه ۲-۳ نکته را خدمت شما تقدیم می کنم.
اولا بحثی داریم در رابطه با لفظ دانشجو یا طلبه که دانشگاه و حوزه دو نهاد آموزشی کشور ما هستند و باید آنها را با همدیگر ببینیم گرچه من هر دو حیثیت را داشتم و هم طلبگی کردم و هم دانشجو بودم.
دانشجو بودن به حسب فلسفه های مختلف ممکن است معانی مختلفی پیدا کند. ما بر حسب فلسفه ایرانی و اسلامی خود دانش را کشف حقیقت می دانیم اما فلسفه های موجود در تمدن اروپایی و آمریکایی ممکن است دانش را اینگونه حساب نکنند یعنی اگر شما نگاهی به ساینس(Science) در تفکر اروپایی کنید می بینید که ممکن است از نگاه خیلی از فلاسفه علم نقش دانش کشف حقیقت نباشد.این مسئله را باید دقت کنید.بنده متاسفانه در فضای مجازی دیده ام که حتی طلبه ای که توقع می شود به این نکته بیش از دیگران توجه کند دقت کافی را نداشت و احساس می کرد که مبانی علم شناسی اروپایی و آمریکایی را ما می توانیم بپذیریم درحالیکه اگر ما مبانی آنها را بپذیریم جایگاه دانش به چیز مفیدی که ممکن است هیچ بهره ای از حقیقت نداشته باشد تنزل پیدا می کند یعنی نقش دانش از حیث نظر فلاسفه بزرگی در اروپا کاسته شده است به اینکه دانش می تواند برای حل مشکل زندگی بشر مفید باشد و کشف از واقعیت می کند یا نمی کند و حقیقت را به ما نشان می دهد یا نمی دهد مسائلی است که در فلسفه های اروپایی به آن بی اعتنایی بسیاری شده است.
همان طور که شهید فخری زاده که یک فارغ التحصیل دانشگاهی خدمتگذار در جامعه اسلامی ما بود گفته است باید فلسفه خودمان را کاربردی کنیم و در علوم به کار بریم.در نگاه فلسفی ما دانشجو به دنبال کشف حقیقت است نه فقط یک چیز مفید، برای درک بیشتر مطلب مثالی می زنم. بچه ای که گرسنه است را اگر شیر دهید، شیر را می خورد و سیر می شود و آرام می شود اما اگر به او پستانک دهید بچه آرام می شود ولی سیر نمی شود.پستانک برای پدر و مادر مفید است تا بچه را آرام کند ولی مشخص نیست نقش شیر را بتواند ایفا کند.
متاسفانه با تعریفی که پراگماتیست ها(عمل گراها) ارائه کردند که گفتند هرچه مفید است همان علم است و نقش علم کاسته شد به مفید بودن و فرق بین واقعیت و غیر واقعیت و حقیقت و غیر حقیقت را متاسفانه گم کردیم و این نقطه ضعفی است در تمدن اروپایی و آمریکایی که اگر ما مرگ گفتیم به این دلیل ها گفته ایم نه اینکه مرگ بر آمریکا کاری در فضای جغرافیا باشد؛ خیر، ما یک تمدن را که نماینده آن آمریکا بود به چالش کشیدیم و روز دانشجو روز مبارزه با آمریکایی است که رییس جمهور آن نیکسون باعث شهادت دانشجویان ما شده است.
این نکته را در نظر بگیرید. همه گروه های دانشجویی با تکثری که دارند و ما به همه احترام می گذاریم و همه عزیز هستند باید به فکر این باشند که دانش را در جایگاهی که فلسفه ما می پسندد قرار دهند و آینده دانش را به این سمت رهبری کنند که دانشجویی با حقیقت خواهی و حقیقت طلبی پیوندش تجدید شود.این نکته ای است که در باب علم باید خدمت شما یادآوری می کردم که بیش از این به آن بپردازید.
از دانشکده الهیات و دانشگاه شیراز هم به نوعی توقع می شود که در این مسئله ورود کنند.عزیزان و اساتید بزرگواری که آنجا هستند به صورت تطبیقی و مقایسه ای نگاه به علم و فلسفه علم را مطرح کنند و اینکه ما به بازخوانی مرتب نگاه های فلسفی ملاصدرا و علامه سبزواری بپردازیم برای امروز ما کافی نیست.شهید فخری زاده که این روزها بسیار یاد او را در جلسات مختلف داریم معتقد بوده است که باید فلسفه ما بیاید و با علم و دانش امروز پیوند بخورد و ان شاالله این مسیر را شما عزیزان دانشجو شروع کنید.
نکته دیگر بحث جوانی و لذت ارتباط با نسل جوان و دانشجو است. جوانی یک پتانسیل و توانمندی های ویژه دارد که برای کسانی هم که در پایان دوره جوانی یا آغاز دوره میانسالی هستند انگیزه می شود.
ویژگی جوان از نگاهی که امام صادق (ع) فرمودند “أَسْرَعُ إِلَى کُلِّ خَیْرٍ”، یعنی یک چیز خوبی و خیری اگر برای خود و مردم و جامعه آنها پیش بیاید آنها سرعت میگیرند و اقدام می کنند و عملیاتی می کنند.نظیر همین کارهای دوستان جهادی که مقداری را بیان کردند و تلاش می کنند برای اینکه از هر خوبی استقبال کنند و آن را همراهی نمایند. حال که این خصوصیت جوانی در شما وجود دارد امیدواریم که در مورد بسیاری از مسائل شما اقدام جهادی را شروع کنید.
امروز گروه های دانشجویی ما در دو فاز دیده می شوند، اول گروه های جهادی که اقدامات عملی خود را گفتند و این چیزی است که در جامعه ما خیلی به آن نیاز است و به عمل کار برآید و به سخندانی نیست. این ها اهل اقدام بودند یا آن دانشجوی بزرگواری که از پسماند آب پنیر اتانول می سازد یا آن دانشجوی خانم ما که اقدامات عملی خود را شرح دادند.
و گروه دیگر مطالبه گران هستند و ما به مطالبه گری احترام می گذاریم و مطالبه گران باعث می شوند انسان در مورد چیزی که غفلت کرده است هوشیار شود و سر خط بیاید و پیگیری کند اما مطالبه گری باید در چارچوب باشد تا نتیجه خوب دهد.ما امروز مطالبه گری را در بیان آرمانی مطالب محدود کرده ایم.
بسیار ارزشمند است که بیان شود آرمان های ما چیست اما رسیدن به یک آرمان را چگونه باید طراحی و برنامه ریزی کنیم؟شما اگر به تعبیرخود دیزاین (Design) و طراحی نداشته باشی به نتیجه نخواهید رسید. شما برای رسیدن به یک مقصد چه طراحی دارید؟وقتی می خواهید طراحی کنید میبینیم که از آرمان ها باید به سمت هدف ها بیایید؛ هدف هایی که در یک مقطع زمانی با توجه به امکانات، تهدیدها و چالش های موجود می توانیم به آن اهداف برسیم. اگر این اهداف را تبیین کنیم یک قدم در مطالبه گری جلو رفته ایم. اینکه آرمانی صحبت می کنیم و برخی اوقات آن آرمان با واقعیت های مدیریت در عرصه اجتماع هماهنگ نیست و طبیعتا به عنوان یک آرمان به آن ارزش می گذاریم اما باید یک هدف قابل دسترسی در راستای همان آرمان تعریف کنیم.
به طور مثال فقط بگوییم شهرهای ما حاشیه نشینی دارد.بنده دانشجو یا دانش آموز سال ۵۷ هستم و این حرف را همان سال هم می زدیم.خب برای تغیییر این قضیه چه کار کنیم؟ این جواب را باید حوزه و دانشگاه بدهد.به گفته یکی از خود شما دانشجویان چرا دانشگاه نقش خود را ایفا نمی کند؟دانشگاه نقش خود را ایفا کند یعنی چه؟یعنی یک راهکار و راه حل علمی برای مشکلی که موجود است پیشنهاد دهد.
بنده از دهه ۶۰ در دانشکده های علوم اجتماعی بوده ام و مطالعات در رابطه با حاشینه نشینی شهرها از دهه ۵۰ وجود دارد.این مطالعات متعلق به دهه ۵۰ است و راه حل دانشکده علوم اجتماعی ما برای آن چیست؟مشکل ما اینجاست.اینکه می گوییم علوم انسانی ناکار آمدی که نمی تواند به حل مشکل بپردازد از اینجا نشات میگیرد.حال فقط گله کنیم؟خیر، باید طراحی کنیم.گام بعدی از توصیف وضعیت نابهنجار حاشینه نشین ها طراحی است.یعنی دانشجو و استاد علوم اجتماعی باید کنار گروه های جهادی که در این مناطق خدمت می کنند قرار گیرند و بعد مشخص کنند چیزی که به عنوان خدمت ارائه می دهیم آیا سبب رفع مشکل حاشیه نشینی می شود یا فقط یک مسکن تزریق می کنیم.این توقع ما هست که بررسی عالمانه ای شکل گیرد و در جواب دانشجوی عزیزی که در رابطه با این معضل صحبت کرد نکاتی عرض می کنم.
در رابطه با مسائل حاشیه شهرها ما دو نوع برخورد می توانیم داشته باشیم.همان طور که اشاره کردید در حاشیه شهر بسیاری از افراد مهاجر هستند.اگر مهاجرتی رخ داده راه اصلی قضیه این است که برای مهاجرت فکری کنیم.یعنی آنها تولید کنندگان روستا هستند و با مهاجرت به مصرف کنندگان حاشیه شهرها تبدیل می شوند و معضلات اجتماعی برای خود و کل جامعه به وجود می آید.شاید وظیفه ای برای شهرداری ها است که از این مردم در مناطقی که قبل از مهاجرت زندگی می کردند حمایت کنند و این بحث اساسی است که شما دانشجویان باید برای آینده بر روی آن فکر کنید.در شیراز یا شهرهای بزرگ دیگر استان جمعیت قابل توجه مهاجرین غیر بومی شهر دارید و حال باید چه کار کنیم؟بحث دیگر این است امروز که دیگر مهاجرت کردند و آمدند و گرفتارند از نظر عاطفی انسانیت ما اقتضا می کند که به آنها رسیدگی شود.این ۲ موضوع را اگر شما عزیزان گروه های جهادی از هم تفکیک نکنید و برای این دو مورد ۲ برنامه جداگانه و ۲ مطالبه جداگانه نداشته باشید ما هر چه حمایت مقطعی و موضعی از این عزیزان می کنیم نهایتا به حل مسئله نمی انجامد.اگر همه چیز را تامین کنید دوباره به همین مقدار از روستا مهاجر خواهد آمد چون امکانات ابتدایی زندگی را در شهر می بینند و شما تولید کنندگان را جزء مصرف کنندگانی می آورید که در حاشیه شهر نمی توانند خدمتی از نظر نقش اجتماعی خود ارائه کنند.
انشاالله عزیزان جهادی باید بر روی این مشکل حاشیه نشینی از نظر اجتماعی مطالعه کنند و طرح های برای مطالبه گری جدی از مجموعه هایی مثل شهرداری ها، فرمانداری ها و برنامه ریزان کشوری ایجاد کنند.
اگر ما انقلابی هستیم باید انقلاب خود را بررسی کنیم.انقلاب ما انقلاب سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و در گوشه هایی از مسائل اجتماعی یا اقتصادی خود که احساس ناکامی می کنیم باید پروسسینگ (Processing) کنیم یعنی تحول اجتماعی و اقتصادی را مرحله به مرحله بگوییم.
همان طور که در پروسه های شیمیایی برای رخ دادن پروسه نیاز به کاتالیزور است در تحول اجتماعی نیز نیاز به کاتالیزور دارید و از نقش من طلبه به عنوان کاتالیزور می خواهید استفاده کنید یا خیر؟متاسفانه چنین طراحی در دانشگاه های ما ارائه نشده است.ما انقلاب کردیم ولی اساتید بزرگواری در دانشگاه مسائل سایر انقلاب های دنیا را بیان کردند و این به چه درد انقلابی که در ایران است و سبقه اسلامی دارد می خورد؟باید این تحول رخ دهد.
خواهش من از گروه های مختلف دانشجویی این است که سراغ دانشجویان علوم انسانی بروید و از آنها کمک بخواهید تا برای پروسس کردن تحول اجتماعی در ایران فکری کنید.
به نظر بنده می رسد آرمان ها را خوب گفته ایم اما اهداف مرحله ای این تحول اجتماعی را دقیق بررسی نکرده ایم.برنامه های توسعه اجتماعی که شش برنامه داشت را بررسی و مطالعه کنید.آیا هدف گذاری اجتماعی همان چیزی است که باید در انقلاب اسلامی رخ می داد؟این موضوع را ما نداریم و بنده از دانشگاه و حوزه این مطالبه را دارم نه اینکه صرفا مطالبه را از مسئولین بخواهیم.این کار نیاز به طراحی دارد تا ببینیم در کدام مرحله هستیم؟ دوستان عقیده دارند به نتیجه نرسیده ایم در حالیکه باید سوال پرسید آیا واقعا از نظر زمان بندی یک تحول اجتماعی ما به هیچ نتیجه ای نرسیده ایم؟متاسفانه از این جهت چون علامت سوال در مسائل علوم اجتماعی داریم و آنها را دقیق تبیین نمی کنیم به این مشکل برخورد کرده ایم.
بنده با کمال افتخار از شهید مطهری و دکتر شریعتی اسم می برم؛ این دو نفر با کمک یکدیگر کتاب “محمد خاتم پیامبران” را نوشته اند و آنجا در مقاله ای شهید مطهری به دکتر شریعتی پیشنهاد داده است که تحول اجتماعی قابل زمان بندی است و بعد از دکتر شریعتی در کلام هیچ کدام از اساتید دانشگاه های ایران نشنیده ام اینچنین سخن بگویند و همه حرف های اروپا را تکرار می کنند.
یکی بگوید در زمان بندی کجای تحول اجتماعی هستیم و این پرسش های ما ناظر به دانشگاه و حوزه است و نمی توانیم این پرسش ها را بی پاسخ بگذاریم.جامعه ما نیاز دارد به اینکه دقیقا پروسس شود و از این سیاه نمایی که متاسفانه به تعبیر مقام معظم رهبری داریم برای جامعه ایجاد می کنیم خارج شویم تا دانشجوی ما نگوید هیچ کاری انجام نشده است.
من به عنوان کسی که عمرم را در این انقلاب را گذرانده ام و بیش از ۳۰ سال انقلاب اسلامی را مطالعه کرده و در دانشگاه تدریس کرده ام مدعی هستم که انقلاب ما در جهات بسیاری حرف جدید برای دنیا دارد و ما پیشرفت کرده ایم اما متاسفانه کسانی که باید این جهت را تبیین کنند در گوشه ای نشسته اند و فقط دلخوش به ۴ ترجمه هستند و خیال کرده اند می توانند اینگونه مسئله را حل کنند و از طرفی وادادگی جریان انقلابی را شاهد باشیم که دانشجوی ما باورش شود که هیچ کاری نشده است.
بنده این را قبول ندارم و الحمدالله انقلاب ما با همه چالش هایی که داشته در جهات بسیاری پیشرفت های خوبی داشته است و خون شهدای دانشجویی که ریخته شده در جهات بسیاری به ثمر نشسته است.اتفاقا امروز نوبت آن است که این انقلاب و این خون های مقدس بیاید یقه آنهایی که ادعای علمیت در این فضای انقلاب اسلامی را دارد بگیرد که چرا نقش خود را درست ایفا نمی کنید درحالیکه اگر این گروه نقش خود را درست انجام دهد بقیه قسمت ها همراهی خواهند کرد.
نکته سومی که عرض می کنم این است که عزیزان با توجه به اینکه بنده استاد دروس عالی حوزه و دانشگاه هستم و رتبه علمی دارم باید نظریه پردازی کنم و من یک نظریه مطرح میکنم.دغدغه عدالت را که دوست عزیزمان که از گروه عدالت خواهی آرمان مطرح کردند بسیار دغدغه ارزشمندی است اما برای عدالت طلبی و اجرای عدالت هم ما باید یک چارچوب تعیین کنیم و نمی شود فقط شعار آرمانی در خصوص عدالت بدهیم.عدالت باید به چه شکل در جامعه محقق شود؟من یک نظریه در این مورد داشتم و در طول کارهای علمی و اجتماعی خود چیزی در حدود ۲۰ سال است که این نظریه را تکرار می کنم و به شکل مختلف این نظریه را مطرح کردم که از نظر آموزه های دینی و اسلامی تامین عدالت اجتماعی بدون تربیت انسان های عادل امکان پذیر نیست.
عزیزان من خود شما امروز گله داشتید که کسانی که پرچم بنفش در دست داشتند در حالیکه چیز دیگری گفتند امروز کار دیگری می کنند، پرچم های دیگر نیز همین طور است و تا انسان ساخته نشود عدالت تامین نمی شود.در رابطه با خود ما نیز همین طور است.من اگر در پی این نباشم که از خدا بترسم و عدالت پیشه کنم مردم از وجود من بهره ای نخواهند برد همان طور که خودم نیز از وجود خودم بی بهره خواهم بود.با کمال تواضع می گویم که باید سعی کنیم خودمان در ابتدا پایبند باشیم.صد گزینش را رد میکنیم چون سوالات را می دانیم و ظاهر خود را هم درست کرده ایم اما زمانی که پای عمل و اقدام واقعی می رسیم مواجه می شویم با مواردی که رنج می بریم چون ما خلاف می کنیم و طایفه سالاری میکنیم و همه این موارد را ما انجام می دهیم.پس روح اجتماع در قالب افرادی که مدیریت می کنند خود را نشان می دهد.این روح اجتماعی اگر در قالب فرد جلوه می کند آن فرد باید خود را ساخته باشد.پس انسان بسازیم و خودمان را تربیت کنیم تا انشاالله در جامعه بتوانیم نقش مفیدی ایفا کنیم.
دوستان بعضا فرمودند که مطالبی را گفته ایم و پیگیری نشده است.من هنوز با همه محدودیت های کرونایی ارتباط مردمی را نگه داشته ام و توقع ما از این جهت این است که نسبت به نکته ای که فرمودید و بنده قول دادم مراجعه کنید و پیگیری کنید نه اینکه حرفی بزنید و بروید و بیخیال نتیجه شوید.
سامانه رصد شکل دادیم که عزیزان معطل تشکیل جلسه نباشید و می توانید با سامانه رصد با ما ارتباط داشته باشید و ما پیگیری های خود را انجام می دهیم البته قرار نیست همه پیگیری ها رسانه ای شود و دوستان اگر پیگیری شود اطلاع رسانی شخصی می کنیم و هم اگر کاری زمین مانده است با کمک یکدیگر تلاش می کنیم تا کار را به نتیجه برسانیم و این ارتباط را با نهاد داشته باشید و طیف مطالبه گر دانشجویی ما برای سامانه رصد ما بهترین نیروها هستند.
در خصوص مرکز IT که مربوط به مخابرات بود و بحثی سال گذشته شکل گرفت جلساتی داشتیم و پیگیری کردیم البته متاسفانه در نوع واگذاری مشکلاتی داشته و مسائل حقوقی را نیز بنده نمی توانم دستور دهم و در چارچوب حقوقی دادگستری پیگیری می شود و ما در تسریع مسئله پیگیری کردیم.بحث مسئله روغن نباتی نیز با دادستان جلسه داشتیم.باز در سامانه رصد دنبال کنید ما نیز حمایت میکنیم.
اینگونه نبوده که بنده هیچ اقدامی نکرده باشم البته شاید دوستان نیاز به کار رسانه ای داشته باشند اما بنده به دوستان روابط عمومی نهاد گفته ام زیاد ما را در دوربین جلوه ندهید چون کار زمین مانده مردم زیاد است و ما تلاش هایی می کنیم.
در خصوص نمازجمعه و کرونا نکته ای را بیان کردید، ببینید عزیزان بنده خیلی صریح می گویم که اگر شما نماز جمعه را به عنوان یک اجتماع هفتگی مدنظر دارید این اجتماع هفتگی را در کرونا محدودیت داریم و دلیلی ندارد چیزی که از نظر بیماری زایی ممکن است مشکل ایجاد کند ما بخواهیم انجام دهیم اما زمانی نماز جمعه و امامت جمعه را به عنوان یک نهاد اجتماعی مدنظر دارید و به عنوان یک نهاد اجتماعی ما در ۶-۷ ماه گذشته حضور پررنگی داشتیم به طوری که خود رییس علوم پزشکی استان فارس در جلسه ستاد کرونا گفتند که باید از ائمه جمعه تشکر کنیم.یعنی آنها می دانند که به عنوان نهاد امامت جمعه کارهایی انجام می دهیم.البته پدر باید حمایت کند تا فرزندان کارها را خوب انجام دهند.
در حد نقش آفرینی نهاد امامت به نظر می رسد نقش آفرینی بسیار خوبی وجود داشته و در رزمایش همدلی و مواساتی که انجام شده نقش هماهنگی ها به وساطت ائمه جمعه انجام می شود ولی نیاز نیست مدام بگوییم ما انجام دادیم و رسم این است که مردم ببینند نه اینکه خود ما بگوییم.
انشاالله مجالی اگر برای تحلیل علمی این قضایا ایجاد شود چون می خواهیم بحث توانمندی جامعه اسلامی را در حل مشکلات کرونا را بگوییم این مورد را اثبات خواهیم کرد و نهاد امامت یک نهاد تاثیر گذار در حل مشکلاتی است که امروز به وجود آمده است.
ما شبکه امامت را داریم که به ائمه جماعات مساجد منتهی می شود.سبک کاری که انجام شده است بسیار بزرگ است و به گفته رییس کمیته امداد استان فارس در هفت ماه اول سال ۹۹ بیش از تمام سال ۹۸ مردم کمک مالی کرده اند و چه کسی مردم را تشویق می کند؟اگر نقش دین و عالم دینی نبود این اتفاق به این شکل رخ نمی داد.
ما یک نهاد اجتماعی امامت و روحانیت داریم که نقش خود را انجام می دهد.مردم این کمبود را احساس نمی کنند چون روحانیت را در کنار خود می بینند.در حالیکه در سال ۵۷ مردم کمبود معنویت را احساس کردند.همان طور که فیلسوف فرانسوی گفت ایرانی ها اولین انقلاب پست مدرن را انجام دادند و مشکل معنویت بود و به سوی روحانیت آمدند تا خلا معنوی را پر کنند و این خلا اگر ایجاد شود خود مردم پیگیری می کنند چنانکه برای تشکیل نماز جمعه روی ما فشار است اما نباید تسلیم شویم و تا وقتی متخصصان بهداشت درمان اجازه اقامه نماز ندادند تصمیم به برگزاری نمازجمعه نداریم و رهبر انقلاب نیز این موضع گیری را تایید فرمودند و پیرو تصمیم گیری ستاد کرونا هستیم.
امیدواریم سال در پیش سال فعالیت پرتوان عزیزان دانشجو ولو در فضای مجازی باشد و در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میدان داری کنید و حرف انقلاب اسلامی را به دنیا برسانید و این ذهنیت برای شما نباشد که کاری نکرده ایم و تا به امروز کار کارستان کردیم اما کار نکرده زیاد داریم و کار نکرده هم نوبت شما عزیزان جوان است که به میدان آمده و انشاالله همان طور که رهبر انقلاب فرمودند جهان را آماده ظهور حضرت مهدی (عج) کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید