برجسته بودن شیراز در فقه اسلامی و هنر
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل نهاد نماینده مقام معظم رهبری در استان فارس، سومین همایش ملی «فقه هنر» با حضور و سخنرانی آیت الله دژکام، نماینده ولی فقیه در استان فارس برگزار شد.
شرح بیانات آیت الله دژکام در این همایش به شرح زیر میباشد:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بسیار خوشبخت هستم امروز در خدمت اساتید برجسته و بزرگوار در حیطه حکمت، فقه و هنر هستم که این جمع و همایش را برای بررسی یک مسئله بسیار مهم و مبتلا به سامان داده اند و چون معمولا پاسخ عملی و کاربردی برای آن یافت نشده است گاهی اصل صورت مسئله را پاک می کنیم و می گوییم مسئله ای وجود ندارد در حالیکه مسلم می دانیم این سوال فراروی تمدن اسلامی که می خواهیم بسازیم وجود دارد که هنرهای مختلف چگونه باید در این تمدن به رشد و بالندگی خود ادامه دهند و در تعارض با فقه اسلامی هم نباشند؟
سوال کلی همین است و وقتی در هر هنری ریز می شویم به تناسب خود، باید بحث شود.
بنده محضر مسئولان اداره فرهنگ و ارشاد استان و مجمع عالی حکمت شیراز عرض کردم که در این موضوع ما باید دو نشست و همایش تخصصی داشته باشیم؛ اولی ناظر به فلسفه هنر و دیگری ناظر به فقه هنر لازم است و هدف هم این است که درگیری ذهنی و فکری اساتید فارس و شیراز در این مسئله زیادتر از حدی که امروز هست باشد.
اینکه ما میزبان یک اجلاس باشیم ارزشمند است اما اینکه شیرازی ها تولید فکر کنند ارزشمندتر است و هدف گذاری، برای برنامه بر سر مورد دوم و تولید فکر است.
مسلما شیراز هم در عرصه تفکر فلسفی و هم در زمینه تفکر فکری و هنری شهر برجسته ای است و اگر بنا باشد تغییری در رفتار و کنش میدانی ما رخ دهد مکتب شیراز باید به میدان بیاید نه اینکه شیراز در گوشه ای بنشیند و بگوییم در قم در این زمینه تأمل شده است. قم مرکز فقه هست ولی در هنر، میدان دار نیست و شیراز میدان دار هنر است به گونه ای که حتی گاهی فقها را به نوعی به چالش می کشد و باید تعامل را در این فضای خاص به نوعی شروع کنیم و ان شاالله متناسب با تمدن اسلامی که مدنظر ما هست پاسخ بگیریم.
مدیر کل محترم ارشاد استان بیان کردند که چند کتاب در این زمینه وزارت ارشاد فرستاده است و ما در ادامه آنها می خواهیم حرف بزنیم.
این مسائل باید واضح باشد که بالاخره اگر کسی اهل فکر و اندیشه است و مطلبی را عرض می کند موضوع را متوجه بوده و بیان کرده است و این ربطی به وزارت ندارد و کارشناس محترمی که این حرف را زده است انگار نمی شناسد چه کسی پیشنهاد داده است.
اگر بنا هست که این گونه حرف بزنیم که آخرین حرف ها زده شده است پس بحث اجتهاد تعطیل می شود. بنا نیست بگوییم آخرین حرف ها زده شده است بلکه آخرین تأملات را فرموده اند.
ما در رابطه با فلسفه ملاصدرا هم عقیده نداریم حرف آخر را ملاصدرا گفته است؛ خیر، کار مهم او آغاز تأملات بعدی است ولی ملاصدرا خوب گفته است اما حرف آخر را نزده است. خود را محدود کردیم و این نگاه ایجاد شده است که نمی توانیم تمدن بسازیم. این فضا را با همکاری یکدیگر باید ایجاد کنیم.
بنده احساس می کنم اگر جهت گیری ها و هدف گذاری ها در جمع های ما مشخص نباشد بعد از مدتی صرفا جلسه خواهد بود.
بنده در طرح این نشست ها در تبیین اهداف هدف گذاری خاصی مدنظر داشتم که امیدوارم با همت اساتید محترم تأمین شود.
در خصوص فلسفه و فقه هنر ما معمولا در عرصه هنرها بیش از هر چیزی ذهنمان سمت موسیقی می رود ولی مسئله بسیار فراتر است.
ببینید در قم اخیرا بعضی ساختمان ها ساخته شد و خیلی بحث شد که این ساختمان از نظر معماری، ساختمان متناسب با انقلاب اسلامی هست یا نیست؟ پرسش هم از نگاه هنری و هم از نگاه فقهی جدی است و بعضی از مراجع بزرگوار مجبور به پاسخ گویی شدند چون پرسش در عمق ذهن ما ایجاد شد. ما در معماری بحث داریم که معماری ما چگونه باشد که هم متناسب با تمدن اسلامی ایرانی باشد و هم از یکسری مسائل مانند تجملات دور باشد.امروز که شعار عدالت خواهی را در عرصه های سیاسی می دهیم گاهی یک ساختمان نشان از عدالت ندارد و بیش از حد خود مجلل ساخته شده است.وقتی ساختمان عمومی مطرح می شود آن ساختمان هایی که مثلا در تهران ساخته شده است و شهرداری ها برای آنها مجوز صادر شده است چیست و باید پاسخ داده شود.
در عرصه سایر هنرها که یکی بعد از دیگری می آید نیز ما مواجه هستیم با پرسش هایی که ریز می شود مثلا یک کارگردان سینما اگر اعتقادات اسلامی داشته باشد و بخواهد کار تخصصی و شخصی اش در چارچوب فقه اسلامی باشد ریز سوالات او باید در حد یک رساله مطلب توضیح داده شود.
مسئله ای که در عرصه عمل با آن مواجه هستیم تصور مخاطبمان ما از فقه است یعنی ما وقتی می خواهیم رابطه بین دو دانش را بسنجیم باید تعریفی از هر دو داشته باشیم.
در تصور از فقه در سطح ملی یک نگاه دو گانه می بینیم که آیا فقه می خواهد در مورد تمام اعمال آحاد مردم نظر دهد یا نسبت به یک قسمتی از اعمال مردم پاسخگو هست؟
این سوال همیشه و در گذشته تاریخی ما بوده است ولی امروز یک مقاومت وجود دارد یعنی سوای بحث های علمی به یک فرهنگ سازی نیاز داریم.
مسلما مبنایی که انقلاب بر پایه آن جلو آمده است این است که فقه در همه امور مردم حرف برای گفتن دارد اما بحثی مطرح هست که فقه ناظر به جهاتی نباید ورود کند.
اینکه می گویم باید در همایش ها نگاه ترویجی باشد یعنی صرفا ما در جلسات کار پژوهشی کنیم و رد شویم مناسب نیست.
فرض می کنیم همه پذیرفتیم که فقه تکلیف همه اعمال مکلفین را مشخص می کند اما این موضوع ترویج نشده است و در مقابل نگاه لیبرالی به دین ترویج شده است که در یک عرصه شما اقدام می کنید و بقیه مسائل نیاز نیست که پیگیری شود و از این موارد نمی شود تغافل کنیم در حالیکه دیگرانی که از نظر تمدنی رقیب ما هستند در این عرصه ها کار می کنند، برنامه می سازند و تبلیغ می کنند.
انشاالله در این جلسات این موارد را باید گفت و گو کنیم و خدا هم توفیق می دهد.
آنچه که نهایت سخن بنده هست این است که این ارتباط عملی که الحمدالله مجموعه ای که در قم و تهران کار کردند با شیراز شروع شد بسیار مبارک است و انشاالله باید از بزرگوارانی که حضور دارند قول بگیریم که این ارتباط را استمرار دهند و شیراز هم از برکات وجودی آقایان استفاده کند.
به نظر بنده می رسد مدتی است که از برخی جهات خاص شیراز و توانمندی هایی که داشته حرف زده نشده و دفاع نشده است.
به شهری پا گذاشته اید که از نظر ادبیات امام خمینی (ره) که پایه گذار انقلاب هستند فرموده است “شاعر اگر سعدی شیرازی است … بافته های من و تو بازی است”، این شهر حرف برای گفتن داشته است و عقبه ای دارد که برای آینده تمدن اسلامی از آن باید استفاده شود.
در زمینه فقه هم فقه سیاسی ما از میرزای شیرازی شروع شده است که با سبک فقهی و روش آموزشی مخصوص خود که روش سامرا به اسم میرزای شیرازی ثبت است و از این حیثیت نیاز هست که شیراز دوباره خود را پیدا کند و به میدان بیاید.
نمی خواهیم جایگاه دیگر مکاتب و شهرها را در این حرکت های علمی را زیر سوال ببریم بلکه میخواهیم بگوییم شیراز هم در واقعیت خود یک جایگاهی دارد که امیدواریم مورد عنایت دوستان قرار گیرد و این رفت و آمد ها و داد و ستد های علمی در سطح شیراز افزایش پیدا کند و تقویت شود.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته
دیدگاهتان را بنویسید