لزوم جبهه سازی در جامعه/ ولایت پذیری و اخوت دو پیوند مهم اجتماعی در جبهه سازی انقلاب
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل نهاد نماینده مقام معظم رهبری در استان فارس، جلسه شورای راهبردی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان فارس با حضور آیت الله دژکام برگزار شد.
شرح بیانات آیت الله دژکام در این جلسه به شرح زیر میباشد:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در جلسات اخلاقی که با تعدادی از دوستان برگزار میکنیم شاید در ذهن ما باشد که این گپ و گفت ها در جهت تقویت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی باشد اما اینکه چقدر در این مسیر موفق بوده ایم و در ادامه چقدر موفق خواهیم بود نیاز دارد به اینکه مقداری درک مشترک از چند مسئله برای ما به وجود آید.
اولین مورد ادراک مشترک از مسئله جبهه سازی است.چون مقام معظم رهبری فرمودند با یک گروه و یک جناح کار انقلاب پیش نمی رود و نیاز به جبهه ای متشکل از آحاد مردم است.
امام خمینی(ره) نیز برخی موارد را به صورت مرتب تذکر می دادند و در یکی از این مسائل که تاکید داشتند ایشان می فرمودند بعضی چیزها که می خواهد حجاب را بردارد خود حجاب می شود.
اگر جبهه خود حجاب شد دوباره نیاز است که جبهه ای جدید ایجاد شود تا ما را در ذیل خود جا دهد، حال مگر چند جبهه می توان درست کرد؟ جبهه باید متشکل از تمام نیروهای انقلاب اسلامی باشد.
انقلاب ما اسلامی است و به تعبیر رهبری،طبعا خودی و غیر خودی هم داریم چون انقلابی و ضد انقلاب داریم اما مفهوم خودی ها وسیع تر از آن چیزی می شود که ما تصور میکنیم و در ترکیب جلسات ما نمود میابد. اینکه یا در جبهه ما هستند یا در جبهه مقابل ما قرار دارند درست نیست و باید ظرفیت ما به گونه ای باشد که بتوانیم هرکسی را که از نظر رهبری خودی حساب می شود با آن کار کنیم.
مقام معظم رهبری خیلی تاکید دارند که هیچ فردی از خودی ها بیرون از چارچوب کار نماند و این نکته مهمی است.
در زمان دفاع مقدس و در جبهه ها قضیه اینگونه بود که گاهی فرماندهان ما در جبهه کارشان به دعوا می کشید؛ این شیوه دیگر کار هست که گاهی زیر مجموعه خود را تنبیه می کرد اما باز هم دوستش داشتند.این فن کجای مسئله قرار دارد که باید درست شود؟برای جبهه سازی نیاز به فهم صحیح این مدل کارها داریم.
اگر در جلسه تبیین راهبردها نشسته ایم باید مراقب این موضوع باشیم که اولین راهبرد این است که مرز بین جبهه و غیر جبهه در خودی و غیر خودی که رهبر معظم انقلاب می فرمایند تعیین شود نه چیزی که بنده یا هر عزیز دیگری سلیقه اش باشد به عنوان نظر رهبری بیان شود درحالی که با نظر رهبری متفاوت باشد و در جاهایی که نظرمان با رهبری متفاوت هست باید خود را با نظر رهبر تطبیق دهیم تا جبهه ایجاد شود والا جبهه نخواهد شد و گروه می شویم و دیگران هم گروه خود را می سازند و با هم کار نمی کنند.
به تعبیر قرآن این سبقه الهی است.ما رنگ الهی را می پسندیم و این رنگ گستره وسیعی دارد.
نکته دیگری که در مسئله جبهه سازی باید مدنظر داشته باشیم مسئله حق گرایی است.
اگر بنا باشد بنده به خاطر اینکه خود مطلبی را بیان کرده ام دیگر حرف دیگران را گوش ندهم باز هم جبهه ایجاد نمی شود. مشکل ما در شکل نگرفتن جبهه اینجاست.باید حرف حق را از هر کسی می شنویم قبول کنیم و حق گرا باشیم.در چارچوب های اصلی راهبرد ما باید اینگونه باشد وگرنه عده ای را پس می زنیم.
علاوه بر این موارد، جبهه سازی یک نوعی کرامت نفس می طلبد و امام جواد (ع) فرمود که در کار ریز کوچک ترها دخالت نکنید و اگر مسئولیتی پذیرفته است و به آن اعتماد کرده اید اجازه دهید تا کار خود را انجام دهد.
در بحث جبهه سازی ما ۲ نوع پیوند اجتماعی را نیاز داریم.یک پیوند با ولایت هست که خیلی ظرافت دارد.
مردمی که به زیارت احمد ابن موسی (ع) می آیند را نگاه کنید؛ به نوعی می آیند و زیارت می کنند و می روند اما شاید آداب زیارت به گونه دیگری باشد ولی زائر در حد خود کار خودش را انجام می دهد و خدا از او قبول میکند. ما وقتی میبینیم کسی رهبری را قبول دارد گاهی به او گیر می دهیم و مدعی میشویم که ما از تو ولایی تر هستیم و این هست که نمی گذارد ما منسجم شویم.
پیوند همه افراد با ولایت باید دیده شود و اگر افراد واقعا ولایی هستند ولو با سلایق متفاوت، یک رکن از ارکان جبهه سازی ما شکل می گیرد و در همان جهتی که ولایی است او را تشویق کنید چون بدون ولایت جبهه سازی نمی شود و انقلاب اسلامی انقلابی بر پایه ولایت است.
پیوند اجتماعی دیگر مسئله اخوت است که امروز لطمه خورده است.
گاهی اوقات ما خیلی از هم دور هستیم.مسئله اخوت نه در شعار مدنظر قرار گیرد.تقویت برادری و ایجاد حس برادری در جامعه ما بسیار نیاز است.چرا فقط در زیر تابوت مقدس حاج قاسم و در مراسم باشکوه تشییع این شهید والامقام باید اینگونه با هم پیوند پیدا کنیم؟ جبهه سازی یعنی این حس را تقویت کنیم.
امروز نقشه دشمن همین است که این برادری را به هر بهانه ای بهم زند.ما برای تقویت اخوت باید تلاش کنیم.احساس برادری را باید در جامعه رواج دهیم وگرنه نتیجه ضعف اخوت همین اتفاقاتی است که در آبان ماه تجربه کردیم.
این اخوت رکن دوم است پس ولایت رکن اول و اخوت رکن دوم برای ایجاد این جبهه است.
در رفتارهای شبکه ای همه مطلب را مثل هم می فهمند و مانند هم واکنش نشان می دهند اما بعضی وقت ها ما سازماندهی نکرده ایم.این درک مشترک نیاز به کار مستمر دارد.
درک مشترک را می شود ایجاد کرد به شرط اینکه مبانی را درست توضیح دهیم.
و نهایتا اقدام مشترک است و این اقدام انگیزه می خواهد که کار تربیتی است.
برای همه این موارد باید برنامه ریزی کنیم و پیگیری کنیم و به جای خوبی هم خواهیم رسید.
ما کارمان را باید انجام دهیم و سعی کنیم در این فضای فرهنگی که کار فراوان است و به نوعی سرمان شلوغ است بیشتر همدیگر را درک کنیم.
همدیگر را دریابیم و هر شخصی را در هر مقامی که نقش خود را انجام می دهد بپذیریم حتی اگر ضعیف هم بوده است و به قول شاعر پرآوازه حافظ شیرازی
رفیقان قدر یکدیگر بدانید … چو معلوم است شرح از بر مخوانید
مقالات نصیحت گو همین است … که سنگانداز هجران در کمین است
نگاه می کنید سردار سلیمانی از بین ما رفت.نگاه کنید در وسط این جریان چگونه با سردار حاجی زاده برخورد کردند؟با سردار سلامی چه رفتاری داشتند؟ چگونه جای شهید و جلاد و مظلوم و ظالم را تلاش کردند عوض کنند؟ اگر ما جبهه فرهنگی هستیم باید اقدام کنیم و همه ما بچه های یک جبهه هستیم و کار را پیگیری کنید.
انشاالله در این مسیر خدا کمک خواهد کرد و بنده هر چه در توان داشته باشم در خدمت شما خواهم بود.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته
دیدگاهتان را بنویسید