آیت الله دژکام : تحلیلهای سیاسی مبنای قرآنی داشته باشند
به گزارش روابط عمومی نهاد نماینده ولی فقیه در فارس و امام جمعه شیراز، همایش ائمه جمعه استان فارس با حضور آیت الله دژکام نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز در مجموعه طلائیه شیراز برگزار شد.
شرح بیانات آیت الله دژکام در این همایش به شرح زیر میباشد:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در ابتدا عرض خوشامد خدمت همه سروران مکرم دارم، هم برادران عزیزی که از اطراف استان تشریف فرما شده اند و هم جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین مشهدی آقایی و هیات همراه که از تهران تشریف آوردند.
در این چند دقیقه ای که در محضر شما هستم موضوعی را که در نظرم بوده است با شما در میان بگذارم تحت عنوان بازخوانی نقش ائمه جمعه در گام دوم انقلاب اسلامی است.
هر مرحله ای که انقلاب پیش می رود ما باید دوباره یک سازماندهی نسبت به نیروهای خود انجام دهیم، جایگاهمان را تعیین کنیم و وظایف خود را بازخوانی کنیم تا مرحله بعدی را با آمادگی مناسب و آرایش نیرویی جدید جلو برویم.
امروز نیز رهبر معظم انقلاب در پایان ۴۰ سالگی انقلاب می خواهد یک دوره بازسازی نسبت به نیروهای انقلابی انجام دهد و مرحله دوم را شروع کند و قاعدتا در این مسیری که کار بسیار بزرگی است و بزرگ تر از این کار در زمان غیبت وجود ندارد و رهبری فرمودند این آماده سازی جهان است برای ظهور یعنی آخرین کاری است که در بین انسان ها می شود انجام داد و این کار برعهده ما هست.
در خصوص ائمه جمعه در جلسات قبلی نیز گفتم که امامت ائمه جمعه با علمیتش مرتبط است یعنی حیثیت عالم دینی بودن برای امام جمعه بودن جز ارکانی است که اگر نباشد امام جمعه نخواهد بود.نمی شود این را از امامت جمعه منسلخ کرد.جایگاه امامت جمعه جایگاه عالم دینی است.
حال براساس جایگاه علمی امامت جمعه نقش، کارکرد و وظایف علما در جامعه اسلامی چیست؟
واقعیت این است با توجه به اینکه ما انشاالله اهل علم هستیم گاهی اوقات غفلتی از وظایف و نقش خود داریم. وظایف ائمه جمعه متعدد است و اینکه یک انسان همه را بخواهد انجام دهد ممکن است از یکی از وظایف خود غافل شود و این مسئله ای است که باید به آن توجه داشته باشیم.
حدیثی خدمت شما عرض می کنم که تبرکی به ائمه اطهار پیدا کنیم و برخی موارد از باب موعظه بد نیست که برای خود و شما یادآوری کنم.این از عجایب هست که انسان حالات نفسانی خود را قبل از آنکه بخواهد ناظر به دیگران کاری انجام دهد باید بررسی کند.
از وصایای امیرالمومنین علی (ع) هست که به امام حسن (ع) می فرمایند که فرزند عزیزم یادآورت شدم انواع چیزهایی را که نمی دانی و بعد فرموده که اینکه خیلی چیزها را نمی دانی یادآوریت کردم که خود را عالم فرض نکنی که یعنی تکبر به عالم بودن برای انسان پیدا نشود.
عالم کسی است که بداند چیزی که بلد است به نسبت چیزهایی که نمی داند بسیار کم است و در ادامه می فرماید به همین جهت خود را در این رابطه نادان فرض می کند.حالا که نادان فرض می کند همیشه در طلب اضافه کردن علم است.ما باید از خدا بخواهیم که این حالتی که دائما درصدد ازدیاد علم خود باشیم از ما گرفته نشود.این حالت نیاز به علم آموزی و ازدیاد علم باید در ما ائمه جمعه مشاهده شود تا جامعه به دنبال ما بیاید.
حضرت آقا در سخنرانی اخیر خود فرمودند ۵۰ سال آینده باید شرایط به گونه ای باشد که هر کسی بخواهد در دنیا عالم شود باید زبان فارسی یاد بگیرد.شما علمای فارسی زبان هستید.آنها فیزیک یا شیمی می خواهند یاد بگیرند یا فقه آل محمد را؟اگر به دنبال فقه باشند این کار ما هست.
در قدیم از دمشق تا مغولستان به فارسی تدریس می شده است و کتاب نوشته می شده است.
این حالت را مقام معظم رهبری فرمودند باید ایجاد کنید و امروز که گام دوم شروع شده است ما باید دنبال کنیم.
احساس اینکه ائمه جمعه اهل علم، علاقه مند به علم، مروج علم و دنبال ازدیاد علم هستند باید در جامعه ایجاد شود تا جامعه را حرکت می دهد.
در ادامه حدیث حضرت علی (ع) می فرماید حال که اینگونه شد عالم برای علمای دیگر خشوع می کند.
در ادامه می فرماید گاهی انسان رایی دارد و رای علمی احترام علمی دارد اما باید همیشه انسان احتمال دهد شاید یکی بیشتر از من می فهمد.این نتیجه عالم بودن و روحیه علمی داشتن است.
اگر می خواهیم واقعا جامعه ما رشد کند باید این روحیه علمی را داشته باشیم و ائمه جمعه در بین علمای دینی در چشم مردم از همه بیشتر دیده می شوند.
سعی کنید این روحیه علمی را خصوصا بزرگوارانی که در دانشگاه تدریس می کنند حفظ کنید و اگر مردم ببینند شما دقت می کنید و بررسی می کنید و جواب دقیق می دهید یاد می گیرند و دنباله رو شما خواهند بود اما اگر سرسری برخورد کنیم در نظر مردم علم چیز بی ارزشی می شود.
این نکات ابتدایی قضیه است و حال اگر این جهت نفسانی ما در رابطه با طلبگی ما تامین شد این قدم دوم هست که ما باید به ایفای نقش اجتماعی بپردازیم.
همین جا یک تقدیر از جوان فوتبالیست آقای مهدی ترابی انجام دهیم. انصافا با حرکتی که انجام داد نشان داد که مرد است. در جایی که دید قشنگ در می آید خود را خرج ولایت فقیه کرد. این یعنی مردی و مردانگی و انسان از هر کسی مردانگی دید باید در مقابلش تواضع داشت.
حال ما از خودمان بپرسیم آیا ما هم جایی کار قشنگ می کنیم و بعد خود را خرج ولایت فقیه کنیم؟ یا اینکه خیر؛ خدای نکرده به حیثیت نورانی ولایت آویزان هستیم تا بهره مند شویم؟این ۲ مدل کار است.مسلما فیض ولایت به همه از جمله ما می رسد ولی حرف سر این است که ما برای این هستیم که فدای ولایت شویم یا او را خرج خود کنیم؟
این جوان را امروز جوری زیر سوال بردن که تو چرا این کار را انجام داده ای؟در جواب گفته است از کودکی همین گونه بوده ام و این نشان مردانگی اوست و باید به گونه ای از او تقدیر کرد.
باید از این حیثیت مردانگیش تقدیر کرد.
به نظر بنده مسئله ولایت فقیه را از نظر علمی و نظریه پردازی با وجود اینکه رکن نظام است آنقدر که لازم است به جلو نمی بریم و این کار ما است.حتی شاید در بین هم لباس های ما کسانی باشند که در این وادی قرار نگیرند ولی امام جمعه به حیثیت ولایت در وسط میدان آمده است.مسئله ولایت و ولایت پذیری یک نکته بسیار مهمی است.بنده حقیقتا در جاهایی این مسئله را وقتی نگاه می کنم می بینم که شاید خدای نکرده خود ما نیز حواسمان نیست که باید وجوب اطاعت او را نه تنها خود مراعات کنیم بلکه به دیگران هم یاد دهیم.ولایت یعنی چه که امام خمینی ولایت را مبنای جمهوری اسلامی قرار داد؟اطاعت از ولایت واجب است اما در خیلی از تحلیل ها این موضوع گم می شود.
گاهی ما فرمول و چارچوب دینی خود را در تحلیل کردن هایمان از یاد میبریم.
در تحلیلی که می خواهید بدهید دو چیز را مراعات کنید اول اینکه ولی امر کجا ایستاده است.دوم اینکه تحلیلی که شما می گویید از منابع و قرآن و حدیث چه بهره ای برده است؟واقعا چه معنایی دارد که تحلیل سیاسی میکنیم اما استناد به قرآن و حدیث و یا سیره نبوی در آن نیست؟مگر نه اینکه می گوییم دین جامع است.تحلیل سیاسی را هر چه نگاه می کنیم به آیه ای بر نمی خوریم و معلوم است که خطوط کلی سیاست را از قرآن نگرفته اید وگرنه به نوعی به خط کلی باید برگردد.این نکاتی است که باید دقت کنیم
مسلما خود شما تجربه کردید که هر وقت آیه ای خواندیم و طبق آیه موضع سیاسی گرفته ایم مردم تسلیم تر هستند و هر وقت فقط تحلیل بدون آیه داده ایم مردم سوال پرسیدند به چه دلیل؟ما رو به روی شما برای عبادت خدا نشسته ایم.این نکته مهم است.
این نکاتی است که در بحث ولایت متاسفانه گم می شود و شرایط به گونه ای پیش می رود که یک فوتبالیست باید در وسط میدان مسابقه پیراهن خود را بالا بزند که تنها راه نجات کشور اطاعت از رهبر است.
قاعدتا ولایت چون متعلق به فقیه است هر که می خواهد به این ولی معظم نزدیک تر شود باید فقاهتش اقوا باشد.در این مسئله متاسفانه دوره های تکمیلی ما ضعیف است.در حالیکه باید به فقه میدان دهیم و در ابعاد مختلف عملیاتی کنیم تا بگوییم فقه می خواهد کشور و جهان را اداره کند.مسئله ولایت فقیه به این شکل باید مورد توجه علمایی شما قرار گیرد و در این تبیین هایی که لطف می کنید اگر راهنمایی و ارشاد می کنید ارزشمند است یعنی در حد نظریه پردازی بالای علمی مرتب ائمه جمعه باید شارژ شوند که بحث ولایت را بدانیم در کجا قرار گرفته است.اگر خدایی نکرده به دلیل کثرت مسائلی که زیر چتر ولایت است ما از اصل آن غفلت کنیم در همان مسائل نیز دچار تضاد و تخالف می شویم و راه حل آن را بلد نیستیم و باید برگردد به ولی فقیه و نه اینکه به صورت قانونی در نظام مشخص است ولی باید فرهنگ و اخلاق شده باشد و نیاز به دخالت قانونی نباشد.
این نقش را اگر برای ائمه جمعه بپذیریم که به عنوان خدمتگزاران به نظامی که بر پایه ولایت فقیه است و خود خدمتگزار ولی فقیه هستند باید در راستای تبیین ولایت، تثبیت فرهنگ ولایت و توسعه فقاهت در جامعه و اینکه در همه این موارد جنبه علمی را در نظر بگیریم این شروع کار است تا ما همه سرفصل های گام دوم را با این نگاه ببینیم.
شاید رهبری از باب اینکه ولایت دارند گاهی اوقات در یک محضوری باشند که این حق را یادآور باشند ولی این حق مسلم است و ما باید یادآوری کنیم این حق را تا بر اساس آن رهبری اقدامات خود را انجام دهند و انشاالله خدا به همه ما توفیق دهد و بتوانیم آنچه وظیفه ما هست را انجام دهیم.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته
دیدگاهتان را بنویسید